PART|39

5.7K 844 168
                                        

(در این ساختمان مهمونی برگزار خواهد شد؟)

″آره داخل طبقه همکف نزدیک استخر میتونی یه سالن خالی بزرگ  ببینی اونجا یه سالن برای اجرای انواع مراسماته  امروز رئیس خانواده کیم که بابامه یه جشن برای موفقیت خانواده گرفته″

تهیونگ جواب جونگکوک رو داد.

«اووه خانواده کیم هم داخل بیزینس هم اجرا عالین. من خوش شانسم که اینجا زندگی میکنم»

″و خوشحالم که به اینجا نقل مکان کردی اینطوری میتونیم وقت بیشتر باهم بگذرونیم″

«تو میخوای با من وقت بیشتری بگذرونی؟»

″البته،تا هر وقت بتونم اینکارو میکنم″

تهیونگ شروع کرد به غلغلک دادن جونگکوک.

«وایی خدااااایا ته بسس کننن خیلی بدجنسی»

جونگکوک در حالی که میخندید گفت

و  تهیونگ اینکارو انجام داد تا وقتی که رضایت داد جونگکوکو ول کنه

«این خیلی بدجنسی بود شکمم درد گرفت»

″اما  به شنیدن خندهای گوش نوازت می ارزید ″

جونگکوک قرمز شد

«خفه شو»

″ولی میدونی جین و نامجون دوست دارن تورو دعوت کنن به مهمونی منم ازت میخوام که بیای″

جونگکوک با شنیدن این حرف تهیونگ تعجب کرد

«چی؟نه اصلا،به هیچ وجه،به هیچ وجه ته تو میدونی من داخل آداب معاشرت و ارتباط کردن افتضاحم اونوقت بیام به مهمونی ؟نه اصلا»

″میدونستم اینو میگی ولی جین قیلا برات یه کت و شلوار گرون خریده بود  برای مهمونی اگه نیای مهمونی اون کت و شلوار بی مصرف میشه″

جونگکوگ به پایان نگاه کرد حس عذاب وجدان وجوشو فرا گرفت

″خیلی آسونه″

تهیونگ با خودش فکر کرد

″لازم نیست نگران باشی میتونی بعد از مدتی برگردی به اتاقت لازم نیست مدت زیادی رو اونجا بمونی″

جونگکوک هنوز استرس داشت این اولین باری بود که به یه مهمونی میرفت اونم نه مهمونی عادی مهمونی  بالاترین ترین خانواده یعنی خانواده کیم اون می ترسید اگه بره اونجا مسخرش کنن  واقعا دلش نمیخواست بره....
~~~~~~
اما اون کتو شلوار گرون بی مصرف میشه و اون کتو شلوار واقعا فوق العاده بود و طراحی فوق العاده ای داشت یه جنتلمن عادی اون پیشنهادو رد نمیکنه
پس جونگکوک چاره ای جز پوشیدنش نداشت
جونگکوک آه کشید در حال حاضر اون دم ووردی سالن بود و استرس داشت

بایده می‌رفت؟نباید میرفت؟

اون همینطوری ایستاده بود چون نمیدونست باید چیکار کنه که متوجه شد گوشیش داره زنگ میخوره برداشت و دید تهیونگه

IT STARTED IN A WRONG SENT|| VKOOKWhere stories live. Discover now