🦋𝔸𝕜𝕒𝕚 𝕚𝕥𝕠 𝕊 𝟚: ⑤②🦋

934 275 346
                                        

سخن نویسنده: سلام عزیزای من...امیدوارم تک تکتون سلامت باشید و توی بهترین شرایط...
بابت تاخیر معذرت میخوام همونطور که همه‌تون میدونید  متاسفانه نتی نبود که بخوام آپ کنم...
به هر حال ما اینجاییم...امیدوارم از خوندن این پارت لذت ببرید...این قسمت بیشتر از ۱۵ هزار کلمه‌ست که توی دو پارت آپ میشه...پس تا وقتی با پارت بعدی میام نظر این پارت فراموش نشه...انتظار دارم نظر زیاد باشه پس کم کاری نکنید مهربونای من...

این پارت بیشتر از ۹ هزار کلمه...

🦋🦋🦋🦋

(چهار سال بعد)

چهار ساله‌ی که باید خیلی سریع گذشت...

اُمگای رنگین کمانی بلاخره به تولد نوزده‌ سالگیش رسیده بود...یا دقیق‌تر به روز مراسم ازدواجش با آلفای هم‌نشانش...

امروز همون روز افسانه‌ای بود. روزی که دو ققنوس نیمه بلاخره اجازه پیدا می‌کردن بعد نوزده‌سال انتظار به کامل شدن برسن...

میشد گفت این روز بهاری شلوغ‌ترین روز این سرزمین بود...شلوغ‌ترین و شادترینش...

لورین‌های شیک شده دسته به دسته از دهکده‌های دور و نزدیک به دهکده اصلی میومدن تا مهمان جشن ازدواج امروز باشن. جشن ازدواجی که برای پادشاه و ملکه کنونیشون برپا شده بود به یقین مهمترین مراسم هالونیا معرفی میشد.

مراسم‌های ازدواج‌ هر جایی میشد برگذار بشن...توی محوطه قصر یا داخل دهکده...کنار جنگل یا میون‌ گلزاری...انتخاب مکان به سلیقه‌ی خود زوج‌های همنشان یا خود زوج‌های بتا بود و محدودیتی تو این قضیه وجود نداشت. از همین رو مراسم ازدواج امروز بنا به سلیقه زوج ققنوسی برنامه‌ریزی شده بود کنار دریاچه سبز بگذار بشه. سر همین انتخاب دور تا دور دریاچه زیبا با مشعل‌های روشن، ستون‌های پر از گل و تورهای سفید رنگ تزیین شده بود تا اون برکه سبز روشن برای خاص‌ترین مراسم ازدواج این سرزمین آماده باشه...

جمعیتی که توی این فضای آراسته جمع میشدن با خوشحالی جایی برای خودشون پیدا میکردن تا کم کم خودشون رو برای مراسمی که به زودی شروع میشد آماده کنند.

کمی دورتر از جمعیت دو چادر سفید رنگ بزرگ وجود داشت که برای آماده شدن دو داماد در نظر گرفته شده بود.

توی یکی از این چادرها اُمگای رنگین کمانی دیده میشد که به طرز نفس‌گیری آماده بود...پسر پروانه‌ای لباس سفیدی به تن داشت که از درخشندگی دونه‌های برف چیزی کم نداشت...لباس سر تا پا سفیدی که با نگین‌های براقی و ریزی تزیین شده بود با لباس دومی که توی چادر کناری قرار داشت ست میزد...
این لباس‌ طبق رسوم ازدواج زوج‌های هم‌نشان از کمر مقداری باز بود تا نشان نیمه‌‌ی زوج‌ در شرف ازدواج رو به رخ مردم هالونیا بکشه...برای همین مثل تمام مراسم ازدواج‌ها امروز قرار بود ققنوس‌های نیمه به این شکل روی کمر دو داماد دیده بشن تا به همه ثابت کنن این زوج تا قبل ازدواج به قوانین پایبند بودن و هیچ رابطه کاملی باهم نداشتند...

𝓐𝓴𝓪𝓲 𝓲𝓽𝓸Where stories live. Discover now