%90 Smut😆😅
شنیدن صدای مامانم و پوشیدن لباسام یکی شده بود.
بعد ازینکه درو باز کردم و مامانمو کنترل کردم به اتاقم رفتم.
هرچند افتادم و مجبور شدم بقیه راه رو قل بخورم ولی در کل به اتاقم رسیدم و نفس عمیق کشیدم و لباسامو درست حسابی پوشیدم.
مامانم تو اطراف نبود منم از فرصت استفاده کردم و به دستشویی دوییدم و درو بستم.
موهامو درست کردم.
"لویی برادرتو دیدی؟" وقتی درو باز کردم دیدم لویی در جواب سوال آلیسون چشماشو چرخونده بود.
"آه اینجا بودی هری؟ بیاین صبحانه هامونو بخوریم"
به همدیگه نگاه کردیم و خندیدیم.
سر میز آلیسون و مایکل صحبت میکرن ، لویی سعی میکرد بشقابشو تموم کنه. منم که طبق معمول لویی رو انگولک میکردم.
پامو تو پاچه شلوار راحتی آدیداس لویی کرده بودم و بهش میمالیدم و میخندیدم.
لویی اینسری فقط لب پایینشو گاز گرفته بود.
به احتمال زیاد داشت به دیشب فکر میکرد.
میتونستم دون دون شدن پوستشو احساس کنم.
"ما با مایکل بیرون میریم، از خونه در نیاین. باشه؟"
وقتی آلیسون به طرف لویی برگشت اون فورا سرشو تکون داد
"ازینکه قراره کل روز خونه بمونیم مطمئن باش."
وقتی سعی میکردم یه لبخند معصوم و ملیح رو جایگزین نیشخندم کنم هنوزم پامو رو پای لویی میکشیدم .
بعد از صبحانه پاشدن و مامانم گونه هردوتامونو بوسید
"دوستتون دارم"
"ماهم تورو مامان"
"میزو جمع کن لویی، و هری به برادر بزرگترت کمک کن"
وقتی تو خونه تنها موندیم همزمان با اون صندلیمو عقب کشیدم.
وقتی داشت از صندلیش پا میشد عصبانی بنظر میومد.
"ازینکه سر میز هم تحریکم کنی دست بردار."
میخواستم به اتاقم بدوئم که پام گیر کرد و چسبیدم زمین. بازم نمیتونستم جلو خندمو بگیرم.
سریع پا شدم و شروع کردم به دوییدن که بدبختانه دیر شده بود.
لویی بازومو گرفته بود
وقتی به طرفش برگشتم داشت لبخند میزد.
وقتی منو بغل کرد از خدا خواسته پاهامو دور کمرش حلقه کردم.
دقیقا از باسنم گرفته بود.
بدون وقت تلف کردن شروع کردم به بوسیدنش.
برعکس من سنگین و محکم میبوسید .
نمیتونستم جلو خندمو بگیرم.
لویی با به دستش چیزایی که رو میز بودن رو هل داد و اکثرش زمین افتادن.
منو رو میز خوابوند.
بجا اینکه آشپز خونه رو مرتب کنیم کثیف تر هم کرده بودیم صد در صد آلیسون ازین خوشش نمیاد
YOU ARE READING
He's My Hero - L.S (Persian Translation)
Fanfictionلویی از بچگیش عاشق برادر کوچولوش شده بود که یه لحظه هم ازش جدا نمیشد اون خیلی خوش شانسه که برادرش هم عاشقشه Thank you for permission @jigolouis
