تهیونگ پسریه که از سرنوشت خود ش فرار میکنه و به یکی از شهر های اسکله ای ژاپن پناه میبره شهری که کشتی های تجار و اشراف زادها و حتی ژنرال های ژاپنی برای سوخت گیری و تجارت متوقف میشن داستانی که با برخود پسر به عنوان برده که راهی شهر شده با ژنرال اغاز میشه ... کاپل اصلی :kookv کاپل های بعدی طی روند داستان مشخص میشه سد اند نیست. ( به جای اد کردن داخل لیستاتون .فالو کن دوست عزیز !!این بهترین راه برای اینه که بفهمم مخاطب داره بوک و ادامه بدم .) برای خوندن فیکشن @cvstlel

"همه فکر می‌کردند او باید منجی باشد؛ اما با گوی تاریکی زاده شد. تهیونگ، وارث ناخواسته‌ی سرنوشتی ممنوعه، در دنیایی که از او می‌ترسند، آیا کسی پیدا می‌شود که به نگاهش لبخند بزند؟ آیا دستانی از جنس آب، توان در آغوش گرفتن آتشی خاموش را دارند که سال‌ها زیر خاکستر، بی‌صدا سوخته است؟" «تو فقط وارث تاریکی نیستی، تهیونگ تو نگهبان چیزی هستی که حتی خدایان هم از آن می‌ترسند.» 𝖬𝗈𝗈𝗇︎ 𝖱︎𝗂𝖿︎𝗍 Couple : taekook 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾 : تاریخی، فانتزی دارک، رمنس، راز آلود، سلطنتی، اسمات 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋 : 𝗍𝗁︎𝗈𝗋𝖺 صبر کنید تموم شه "درحال اپ"

(⚠️دارای دو ورژن⚠️) کیم تهیونگ، کارآگاهی جوان که تمام زندگی‌اش را به دستگیری رئیس یکی از بزرگترین باندهای مافیا اختصاص داده، و جئون جونگکوک، یکی از ماهرترین اعضای همین باند، در مسیری غیرمنتظره با یکدیگر رو‌به رو میشوند. این مواجهه پیش‌بینی‌نشده به شبی فراموش‌نشدنی و پر از اشتیاقی، مهارنشدنی تبدیل می‌شود... اما خیلی زود؛ با برملا شدن رازها و پرده برداری از حقایق، لذت و شهوت، آرام‌آرام جای خود را به نفرت و پشیمانی می‌دهند. سرنوشت که همواره در بازی‌های خود فریب‌کار و پیچیده است، چه آینده‌ای را برای این دو مرد رقم خواهد زد؟ ~~ Name=INFERNO (ஜدوزخஜ) Couple=Vkook Genre= Smut - Crime - Police - Mystery - Action - Romance - Angst Translator=MINI ✅ شما میتونین ورژن کوکوی این فیک رو در همین اکانت پیدا کنین. ~~ ×این بوک ترجمه فیکشن نماد تاریکی و با کاپل اصلی کوکوی هست. ×لطفا قبل از شروع فیک، حتما پارت0 (information) رو مطالعه کنین! ×روزهای آپ: فعلا نامشخص

درسته، تو کسی بودی که منو از نو نوشتی.. اما من خودم رو مقصر میدونم، چرا که من کسی بودم که قلم رو به دست تو داد.. ~~~~~ قلم کاپل: کوکوی ژانر: انگست ، درام ، رازآلود ، برشی از زندگی کاپل های فرعی: یونمین ، نامجین تاریخ شروع: 2025/4/6 ~~~~~ امیدوارم لذت ببرید ;)

تو یه رویا بودی بعد واقعیت و حالا فقط یه خاطره ای... -فصل ٣ ردوولف📔 "داستانی که فقط من نمی دونستم"

_اسـلـحـه_ نویسنده: راحیل کاپل: ویکوک ژانر: جنایی، دارک، اکشن، انگست، ماجراجویی، اسمات، رمنس خلاصه: فرمانده تهیونگ، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوست‌پسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همه‌اشون رو نامعلوم میکنه و جئون‌ جونگ‌ کوکی که ادعا میکنه فقط یک کافه‌داره و دوست دبیرستان تهیونگه وارد زندگیش میشه اما آیا واقعا جونگ‌کوک همونیه که نشون میده یا چیزهای دیگه ای توی فکرش داره؟

نت های شبانه : جونگکوک که بخاطر امگا بودنش خانوادش تو یکی از واحد های آپارتمان زندانیش میکنند.. تهیونگ همسایه جونگکوک که از قضا جفتش هم هست... فقط رایحه جفتش رو حس میکنه و بخاطر تلخ بودن رایحه جفتش هر شب براش ویلون مینوازه تا جفتش کمی هم که شده اروم شه... کاپل:ویکوک.. یونمین.. نامجین. ژانر.. رومنس.. اسمات... امگاورس.. امپرگ.....مقدار خیلی کم هم انگست... ....... _دوستت دارم چشم ستاره یی من.... نه من عاشقتم...