• همهی فیکشن ها در چنل Fercansso هم قرار میگیرند. { نفس بکش } روانشناسی خبره به نام جئون جونگکوک در عجیب ترین حالت ممکن، رئیس کیم، صاحب شرکت لوازم ماشین آلات معروفی را در موقعیتی عجیب مشاهده میکند و اتفاقات دست به دست هم میدهند تا این دو، دوباره همدیگر را ملاقات کنند؛ اما این دفعه کیم تهیونگ ابعاد دیگری از شخصیت دکتر جئون را کشف میکند. " اقتباسی از کارکتر های سریال هانیبال" قسمتی از داستان: " چرا وارد خونه شدی؟" در حالی که پشتش به تهیونگ بود، با آرامش پرسید. پسر بزرگتر نزدیک بدن نیمه برهنهی او شد زمزمه کرد: " چون دلم میخواست ببینمت. از نزدیک." جونگکوک بی اعتنا به جملهی او، به سویش برگشت و نزدیک به صورتش پاسخ داد: " بهت گفته بودم نمیتونی بیای." سپس رویش را برگرداند اما تا اراده کرد که به سمت در برود، توسط دستان تهیونگ بر روی تخت افتاد. پسر بزرگتر بر رویش خیمه زد و زمزمه کرد: " واقعا اجازه نمیدی پیشت بمونم؟" جونگکوک به آرامی به او خیره شد و دستانش را به پشت گردن پسر کشید. " بهت گفتم نمیتونی، چون نردبونی زیر پنجره نبود. نگفتم اجازه نداری!" 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: 𝙋𝙨𝙮𝙘𝙝𝙤𝙡𝙤𝙜𝙞𝙘𝙖𝙡, 𝙀𝙧𝙤𝙩𝙞𝙘, 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚, 𝘿𝙧𝙖𝙢𝙖, 𝙎𝙢𝙪𝙩
15 parts