Dancing with Shadows
  • Reads 1,207
  • Votes 265
  • Parts 15
  • Reads 1,207
  • Votes 265
  • Parts 15
Ongoing, First published Jun 03, 2024
《رقص با سایه 》

_واقعا قشنگ می‌رقصی
جیمین با اخم گفت
+ممنونم 
کوک او را در آغوش کشید 
_چرا به صاحب ت اخم می‌کنی

کاپل :کوکمین 

خلاصه : داستان جیمین و کوک در دنیایی پر از قدرت و جنگ‌های بی‌رحمانه در قبیله آلفاها آغاز می‌شود. کوک، رهبر سرد و بی‌رحم قبیله، مردی است که پشت نقاب ظاهری‌اش، دل مهربانی برای جیمین دارد. اما وقتی خانواده کوک از قدرت‌های ویژه او مطلع می‌شوند، تصمیم می‌گیرند که او باید با کوک ازدواج کند تا وارثی نیرومند به دنیا بیاورد. جیمین که نمی‌خواهد آزادی‌اش را از دست بدهد و می‌داند ماندن در قبیله چه دردسرهایی دارد، مقاومت میکند ولی با اجبار خانوادش تن به ازدواج با کوک می دهد ، با اجبار کوک باردار میشود در ماه‌های پایانی بارداری از قبیله فرار می‌کند و این فرار باعث زندانی شدن کوک توسط رؤسای قبیله می‌شود.
All Rights Reserved
Sign up to add Dancing with Shadows to your library and receive updates
or
#33کوکمین
Content Guidelines
You may also like
Damon/رام کردن by Lomara_926
21 parts Ongoing
رمانِ: DAMON نویسنده: لومارا کیم‌تهیونگ٬بااون‌پوستِ‌گندُمی و لطیفش ..یجور زیباییِ دست‌نیافتنی داشت..استخونه‌گونهٔ‌ش برجسته بود..لب‌ های خوش‌فرم و قلوه‌ای داشت که همیشه یِ حالتِ نیمه‌لبخند روشون بود ٬ اما چیزی که تهیونگ رو از بقیه خاص‌تر‌ نشون میداد ٬ چشم‌هاش‌بود...قهوه‌ایِ‌روشن مثلِ عَسلِ‌ناب ..بعضی وقتا وقتی نور بهشون میتابید یه هاله‌ی طلایی دورِ مردمک چشمش درست میشد ..مژه های بلند و مشکیش مثلِ‌سایه‌بونه ظریفی روی چشماش افتاده بود تهیونگ ی زیبایی دلنشین و گیرا داشت..ی‌جورایی انگار تابلو نقاشی زنده بود‌ ی اثره هنریِ بی‌نقص.. و جئون جونگکوک.. مردی که به گرگ سیاه میشناسنش.. مافیایی که بیرحم و کاریزماتیکه٬تنهاییِ عمیقی داره.. گذشته ی سختی داشته اونقدر سخت که میتونم بگم از همون بچگی برای تسکین درداش به یه قاتل تبدیل شد "نقطه‌ضعف؟!" ممکنه یِ‌نفر باشه ٬ کسی که قلبش‌رو‌لمس‌میکنه که باعث میشه چشم‌های اون مرده تنها بازشه.. کسی‌که با ی نگاهِ آرومش٬ همه‌ی‌ زخم‌هاش رو ساکت میکنه.. "آیا ممکنه کیم تهیونگ و جئون جونگکوک که از دو دنیای کاملاً متفاوتن.. یکی مثلِ نور ٬ ساده ٬ لطیف و بی‌خبر از تاریکی دنیا.. یکی مثلِ شب٬ پر از راز ٬پر از زخم ؛ پر از خشم و نفرت.." همدیگرو ملاقات کنن.. و بعد‌عاشق‌‌بشن؟
𝑴𝑶𝑳𝑻 by panikamm
75 parts Ongoing
"مولت" نویسنده: "پانیکا" ژانر: "جنایی، معمایی، اکشن، رومنس، انگست، اسمات" کاپل: "کوکمین، تهگی" ~•~•~•~•~•~•~•~•~•~• _نگران نباش، این مرد... سر چرخوند و خیره به تصویر جونگکوک که داشت اسلحه اش رو به جلیقه زیر کتش برمیگردوند و همزمان با یکی از افرادش صحبت میکرد، با لبخند شروری ادامه داد: _رام من خواهد شد. پسر بزرگتر با حالت کنایه واری چشم هاش رو چرخوند و دوباره دست هاش رو به سینه اش زد: _فقط یه احمق مثل تو می‌تونه دنبال رام کردن مردی مثل اون باشه! پسر کوچکتر ناخودآگاه خندید و بعد دوباره نگاهش رو به سمت اون کشید و با حالت تمسخر آمیزی تکرار کرد: _مردی مثل اون؟ منظورت چیه؟! پسر بزرگتر با نگرانی محو این پا و اون پا کرد: _اون کاپیتان تیم الفاست، یه هیولاست! اما تو...داری باهاش مثل یه عروسک بازی می‌کنی! _در اینصورت...هیولای واقعی من نیستم؟! پسر کوچکتر با لبخند شرورانه ای پرسید و باعث شد پسر بزرگتر پیشونیش رو با کلافگی ماساژ بده. این پسر حرف حساب حالیش نبود. ~•~•~•~•~•~•~•~•~•~• وضعیت: درحال آپ
You may also like
Slide 1 of 10
"SPRING FAIRY" kookmin cover
Damon/رام کردن cover
 love  teacher and student   cover
الفای عاشق cover
S1:TheHeart | S2:MICAH (Vmin/Kookmin) cover
First Christmas with you  cover
mi.. sin♡[Kookv]  cover
𝐀𝐩𝐡𝐫𝐨𝐝𝐢𝐭𝐞|آفرودیت  (𝐤𝐨𝐨𝐤𝐦𝐢𝐧) cover
𝑴𝑶𝑳𝑻 cover
بیمار عشق cover

"SPRING FAIRY" kookmin

51 parts Ongoing

زمانی که جنگ و خونریزی میون انسان ها و پری ها به اوج خودش رسیده بود، شکارچی ای تازه کار از میدون جنگ فرار کرد و در پی جستجوی صلح، همراه با دشمن قسم خورده اش عازم سفری پر ماجرا شد! همسفری که به پری بهاری معروف بود و از ابتدای تولد شوم خطاب شده بود! یکی طعمه بود و اون یکی شکارچی! دوست بودن یا دشمن؟ به دنبال عشق بودن یا انتقام؟ پایان داستان اون دو به کجا ختم می شد؟ عنوان: spring fairy «پری بهاری» کاپل: kookmin ژانر: fantasy/ dram/ angst روز های آپ: Friday چنل تلگرام: @shiva_kookmin تاریخ شروع: 1401/4/17 تاریخ اتمام: --/--/--