بوک معرفی فیلم و سریال Introducing the series
  • LECTURAS 200
  • Votos 119
  • Partes 2
  • LECTURAS 200
  • Votos 119
  • Partes 2
Continúa, Has publicado jul 22, 2024
اینجا میتونی دنیایی از بهترین فیلم و سریال ها ...
از تمام کشور ها و در تمامی ژانر ها رو پیدا کنی 

پس بوک رو سیو کن و فیلم مورد علاقه ت رو پیدا کن 💞
Todos los derechos reservados
Regístrate para añadir بوک معرفی فیلم و سریال Introducing the series a tu biblioteca y recibir actualizaciones
O
#970عاشقانه
Pautas de Contenido
Quizás también te guste
Finix (yoonmin) de Ruby___writer
8 Partes Continúa
مین یونگی، آلفایی سرسخت و مستقل، پلیسیه که برای ارتقاء شغلی تصمیم می‌گیره وارد «آشیانه آلفا» بشه؛ آکادمی‌ای سخت و رقابتی برای تبدیل شدن به نیروی ویژه. اما درست قبل از شروع این مسیر، فشاری از سمت خانواده و تصمیمی پشت درهای بسته، اونو مجبور به پذیرش ازدواجی می‌کنه که هیچ‌وقت انتخاب خودش نبوده - با پارک جیمین، امگایی که پسره رئیسه جدید سازمان ضدتروریسم کره‌ست. ورود به آکادمی برای یونگی فرصتیه برای فاصله گرفتن از این اجبار. اما نمی‌دونه جیمین هم، با هدفی مستقل و شخصیتی متفاوت از تمام کلیشه‌های ذهنی یونگی، وارد همون مسیر شده و حالا به‌عنوان تنها امگای حاضر در آشیانه، بیش از همه زیر نگاه‌هاست! بعضی تقاطع‌ها فقط آغازن، نه به مقصد ، بلکه به جایی که هیچ‌کس نمی‌تونه پیش‌بینیش کنه... ___________________________________ نام فیک : Finix کاپل اصلی : yoonmin (یونمین) ژانر : امگاورس / ازدواج اجباری / پلیسی / انگست / اکشن / رومنس / اسمات / عشق نفرت نویسنده : روبی ❤️ وضعیت : درحال انتشار ____________________________________
𝗟𝗜𝗔𝗥 | دروغگو de vkookland_82
13 Partes Continúa
Liar🫀 تهیونگ، مردی بی‌رحم، از خانواده مافیایی، برای رسیدن به امپراطوری مافیا، مجبوره،پسری با قلبی مریض و گذشته‌ای پنهان رو وارد بازی خطرناکی کنه‌. بازی‌ای که با دروغ شروع می‌شه، اما شاید با عشق تموم شه... یا با نابودی یکی از آن‌ها. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ -«چطور میتونی بگی همش...دروغ بود؟ تهیونگ بدون نگاه کردن به جونگکوکی که تا چند دقیقه ی پیش، مانند بت میپرستیدش، پک عمیقی به سیگارش زد دستش رو روی قلبی که حالا تند تر از همیشه میکوبید گزاشت و بعد از سال ها بلاخره قطره اشکی از چشمش پایین ریخت«- چطور تونستی با..قلب مریضم بازی کنی؟» مرد با چشمهایی که حالا تاریک تر از هر وقت بودن به چراغ های توکیو خیره شده بود«- بازی تموم شد حالا..حذف شدی.» روزهای آپ: پنج شنبه ها ୣ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: RAHA ୣ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝕣𝕠𝕞𝕖𝕟𝕔𝕖, 𝕤𝕞𝕦𝕥, 𝕞𝕒𝕗𝕚𝕒 ୣ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝕧𝕜𝕠𝕠𝕜 ୣ 𝐢𝐝 𝙄𝙣𝙨𝙩𝙖𝙜𝙧𝙖𝙢: 𝕥𝕒𝕖𝕜𝕠𝕠𝕜_𝕝𝕒𝕟𝕕𝟠𝟚 ୣ 𝗧𝗲𝗹𝗲𝗴𝗿𝗮𝗺: 𝕍𝕜𝕠𝕠𝕜_𝕝𝕒𝕟𝕕𝟠𝟚
Coshay / نامیرا de rominaromina396
104 Partes Continúa
فصل 1 احساس تنهایی خیلی خوبه ولی نه وقتی ۱۶ سال طول بکشه بلاخره یه جایی کم میاری ، کنجکاوی قلقلکت میده و دلو میزنی ب دریا و ...فرار میکنی ... ولی همیشه قرار نیست نتیجه ی یک اشتباه بد باشه شاید بشه شروع ی زندگی دوست‌داشتنی و پر ماجرا و شاید عجیب .... بخشی از داستان : پس من چی ؟ پسر کوچیک تر ب صورت مثل برف شوگا نگاه کرد هول شد .." .آلفا ! شوگا بیحرف همون دست جیمین رو سمت لباش برد و خورد . انگشتای عسلی جیمینم همراهش وارد دهنش شد و موج الکتریسیته ای وارد بدن امگا کرد. جیمین مسخ شده به چشمایی ک اگه اشتباه نمی‌کرد برق شیطنت از توش پیدا بود خیره شد.... کوک مثل بچه ها اعتراض کرد " هئونگگگگگ اون مال من بود ‌..من هنوز گشنمه ..!!! تهیونگ ک سیر شده بود به دیوار پشت سرش تکیه دادو دستی ب شکمش کشید ... " آخيش... چه خوب که من سیر شدم ! " کوک با غیض نیم خیز شد " میام میزنمتا ... تهیونگ با تخسی نگاهش کرد " جرئت داری بیا... فصل اول تمام شده😍🖖🏻 . . . فصل دوم در همین صفحه گذاشته میشه 😈🙈 داستان یه خانوادست ....اما ...آیا یه خانواده عادی ؟ ... . . . +میتونی تصور کنی از پدرت دو سال کوچیک تر باشی ؟! _ مطمئنی پدرته ؟! + اره ..... _ پس دیوونه شدی .. + نمیدونم ....شاید ... . . . زندگی مخفیانه یه خانواده ....و داستان های بینشون ... . . . هیجانی کمدی معمایی کاپل :
Quizás también te guste
Slide 1 of 10
𝙈𝙮 𝘾𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠• cover
Finix (yoonmin) cover
𝐇𝐀𝐈𝐑𝐎 cover
𝗟𝗜𝗔𝗥 | دروغگو cover
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) cover
monster alpha cover
GANGSTER "VKOOK"ورژن اصلی cover
Coshay / نامیرا cover
Who are you? cover
protects/ محافظت  cover

𝙈𝙮 𝘾𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠•

86 Partes Concluida

𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐌𝐘 𝐂𝐎𝐌𝐌𝐀𝐍𝐃𝐄𝐑🔞 [Completed] «جونگ‌کوک، سربازی که دو ماه به پایان خدمتش مونده و فکر می‌کنه که می‌تونه به آسونی سربازیش رو تموم کنه؛ اما با انتقال فرمانده‌ی جدید به پادگانشون، تمام معادلاتش به‌هم می‌ریزه.» - اگه این‌قدر علاقه به مردن داری... می‌تونم زودتر از این تمرین‌های کشنده دخلت رو بیارم! جونگ‌کوک که گونه و چونه‌اش توی دست بزرگ فرمانده‌اش تحت فشار بود، ناله‌ی آرومی کرد و جوابش رو داد: - آه...فرمانده... این‌قدر دوست داری من رو با دست‌های خودت بکشی؟ تهیونگ نیشخندی زد و با ول‌کردن چونه‌اش؛ انگشت شستش رو سمت زخم ابروی سربازش برد و نوازشش کرد. - تو این مدت... جز کشتنت به چیز دیگه‌ای فکر نکردم! «اتمام یافته» ⊹ کاپل⤟ویکوک ⊹ژانر⤟سربازی-رومنس-اسمات-اکشن-انگست