شوهر یک دقیقه ای (bjyx)✔️

وانشات شوهر یک دقیقه ای "1"

💙💙💙💙شوهر یک دقیقه ای💙💙💙

خانواده ی شیائو ، خانواده ای که به عجیب غریب بودن مشهور هستند ... به خصوص خانواده ی گرانقدر شیائو ژان ، کافیه یک ساعت و بیست دقیقه و هفت ثانیه در کنارشون باشید اونوقت معنی و مفهوم عجیب غریب تا آخر عمرتون گوشه ی مهمی از ذهنتون ثبت میشه ... البته باید بگم شما فقط به لطف ژان اون هفت ثانیه رو هم طاقت میارین

💙💙💙💙شوهر یک دقیقه ای 💙💙💙

" از دید شیائو ژان "

نگاهی پر از شهوت به پسر رو به روم کردم .. زبونم رو روی لب هام کشیدم ... اوه خدایا باورم نمیشه بلاخره به آیدولم رسیدم نه تنها باهاش تو یه اتاقم بلکه انداختمش روی تخت و قرار باهاش خوش بگذرونم ... با صدایی پر از شهوت کنار گردنش زمزمه کردم

[+ خدایا تو معرکه ای دلم می خواد ذره ذره تمام تنت رو بچشم ]

دندوناما به گردنش نزدیک کردم که ........

[ + آخخخخخ]

منو از روی تخت پرت کرد پایین و این کمر بیچاره ی من بود که درد برخورد به زمین رو به جون خرید

خدایا کمرم نشکسته باشه ؟

از روی زمین بلند شدم و با دستی که به کمرم بود روی تخت نشستم ... سرما بالا آوردم که

[ + یا اسطخدوس کبیررررررر .... تو دیگه چه جونوری هستی ؟]

به جای آیدول عزیزم یه ...یه آدم که نه یه غول با موهایی نامرتب و‌ صورتی پر از مو روی تخت نشسته بود ، وانگ ژوچنگ که هیچوقت این شکلی نبود، شت تمام ذهنیاتم‌ راجب صورت و اندام ژونچگ با آسفالت یکی شد ...‌‌ اون غول جلو تر اومد

[- عشششقممممم کجااااا میری ؟]

منو رعد و برق بزنه اگه عشق تو باشم ... خدایا قول میدم دیگه با چنین تصور های خاکبسری ای نخوابم

دیگه فن فیکشن نخونم و در کل با کسی لاس نزنم قوووول فقط منو از دست این نجات بده ... این الان منو میخوره ، بدون ژان ژان نصف قشنگی این جهان نابود میشه ... خدایا تو رو به خوووودتتت
نجاااااتتتتتممممم بدههههه

اون غول هی جلوتر اومد و بعد یهو لیوان آب کنار تختم رو برداشت و رو سرم خالی کرد

[+ یااااا اسطخدووووسسسس مادر غول منووو نخووور ]

هم ؟ چیشد ؟ بلند شد و روی تخت نشستم
نفس نفس میزدم و از شواهد پیداست تمامش یه خواب بوده اما ، پس چرا لباسام خیسه ؟
با صدای جیغ جیغی که درست کنار گوشم بود به عاملش نگاه کردم ... خواهر بزرگترم لوسی ... شرط میبدنم اون غول .. خود این خانم مثلا بامزه بود