کافی بود به من دروغ نگی و واقعیتو ازم پنهون نکنی. کافی بود بهم بگی که واقعا دوستم نداری، کافی بود با من رو راست باشی. کافی بود زمانی که علاقه‌ای بهم نداشتی الکی بهم محبت نمیکردی و منو انقدر دلبسته‌یِ خودت نمیکردی. کافی بود بجای این که الکی به من بگی دوستم داری، همون اول با من شروع نمیکردی..! Couple: kookv/Namjin
💜فول شده💜 . . وقتی فرشته ها نقطه ضعفش میشن... وقتی آسیب دیده ترینشون میشه ملاحت تک تک ثانیه هاش... وقتی درد ها...استرس ها...و ترس های فرشته ی هفده سالش... مرد میکننش توو اوج شونزده سالگی... وقتی به تکاپو میندازنش...شجاع میکننش...که ببره این خط بدبختی رو از زندگی جیمین... جیمین...پسر اروم و عجیب مدرسه اونقدر اروم م...
نام فن فیکشن : سیاه چاله کاپل ها : یونمین ، تهکوک ، نامجین ژانر : جنایی ، رمنس ، اکشن ، هیجانی ، خشن ، سوپرنچرال خلاصه : زمانی بود که بی اهمیت به هیچ چیز و هیچ کس پاش رو روی سینه ی خوناشام ها می‌ذاشت و بدون درنظر گرفتن اشتباهی که اون موجود مرتکب نشده با آرامش ماشه رو میکشید. ولی اکنون این شهرش است که رنگ بوی کثافت...
چی میشه اگه طبق رنگ خونِت زندگی کنی؟ مثلا اگه آبی باشی مثل یک دانشمند ازت یاد بشه..... یا اگه سفید هرکسی جلوت تعظیم کنه..... وحتی سیاه! که فکر کنم اگه بگی که خونِت سیاه رنگه هرکی بشنوه بزنه زیر خنده.... به هر حال حتی آبی هم بهتر از قرمز بود! _________ روزی روزگاری تی یک حادثه عجیب و غریب زندگی مین یونگی عوض شد و زندگ...
جیمین به صورت مخفیانه توی لاکر کراش سال بالاییش نامه می‌ذاره. برای رو در رو صحبت کردن با کراشش زیادی خجالتیه. [چپتر ها کوتاهن] -جیمین: یه سال پایینی 15 ساله و یونگی یه سال بالایی 19 ساله ست. •ترجمه ی فارسی• Credit: btswritings
تقدیم به عزیزترین زندگیم این تو و این: خاطرات مین یونگی...♥ ♣Romance_Angst_Short story_Short Chapters♣ BOY✖BOY... Story By ZiZi _Completed_ Cover by my sweety: daydreamrosy✨
"I want to touch the parts of you no one else has touched. I want to own the piece of you that has yet to be discovered. So stop resisting. Let go. Let it happen." ©𝐉𝐈𝐊𝐎𝐎𝐊𝐈𝐄𝟏𝟕 No translations allowed. |*Contains mature and triggering content*| 18+
🥀 زندگی یه بازی پیچیدست ، بازی که هر لحظه امکان برد و باخت توش وجود داره و حتی به جانگ کوک پسر بچه ای که به امید فرار از قلدرای توی مدرسه یا پیدا کردن اینده روشن تر از خونه دور شده رحم نمیکنه . 🔪 تو این دنیای سیاه که هر کس با هیولای درون خودش برای ادمای دیگه دندون تیز کرده چه بلایی سر یه پسر بی پناه میاد که گرگ تقد...
◌⑅⃝●♡⋆♡LOVE♡⋆♡●⑅⃝◌ ❀NAME : JUST FOR YOU ❀کاپل : تهکوک ❀خلاصه:جونگکوک بخاطر خودکشیه ناموفقی که باعث آسیب دیدن پاهاش شده توی بیمارستان بستریه، و تهیونگ هم بخاطر اختلالات دوقطبی که بهش دچار شده توی همون بیمارستانه. حالا چی میشه که یک شب فضولیه جونگکوک اونو به اتاق تهیونگ بکشونه... 🥇 اسمات
شاید کیم تهیونگ اونی نباشه که همه فکر کنن ولی ورود دکتر جئون معروف هانول به زندگیش چطور؟! -تاریک ترین چیزی که میتونی بهش فکر کنی چیه؟ +شاید این که دیگه قلبم واست نتپه! کاپل:ویکوک. یونمین... ژانر:کمدی، درام، اسمات،هپی اند *لطفا اگه قراره تو پارتای اسمات بگین چقدر باز نوشتی ازتون عاجزانه تقاضا دارم که شروعش نکنین*
𝐍𝐚𝐦𝐞『𝘴𝘵𝘢𝘺 𝘸𝘪𝘵𝘩 𝘮𝘦 𝘧𝘰𝘳𝘦𝘷𝘦𝘳』 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞『𝘢 𝘭𝘪𝘵𝘵𝘭𝘦 𝘢𝘤𝘵𝘪𝘰𝘯_𝘉𝘥𝘴𝘮_𝘳𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦_𝘴𝘮𝘶𝘵 』 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞『𝘷𝘬𝘰𝘰𝘬_𝘺𝘰𝘰𝘯𝘮𝘪𝘯』 𝐓𝐂𝐎『+18』 𝐓𝐢𝐦𝐞 𝐮𝐩『 (جمعه ها(ساعت 11』 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫 『𝘋𝘦𝘭𝘪𝘤𝘪𝘰𝘶𝘴_𝘣𝘭𝘰𝘰𝘥』 _______________________________________ + مُراقــب بــآش به چه کسـ...
ژانر: درام,کمی کمدی، رمنس، اکشن ،فول اسمات(تریسام)،خشن،bdsm، تجاوز کاپل ها: یونمین،ویکوک،نامجین،چانبک،سپمین(یونمینسوک) این فیک اولش حالت فان ، درام و رمنس داره اما کم کم با وارد شدن به زندگی شخصیت های فیک هر پارت ژانر متفاوتی داره. امیدواریم لذت ببرین ازش😊 روز آپ:نا مشخص
یک بوک برای نوشتن ایده های وانشات کاپل ها و ژانر های هر وانشات قبل از شروع پارت نوشته میشه - همه ی کاپل ها از مین یونگی - همه نوع ژانر - هر گونه اندینگ هم امکان پذیره :) هر موقع ایده ای برای وانشات به ذهنم رسید تو این بوک قرار میگیره تا اکانتم زیاد شلوغ نشه گلی ها لطفاً حمایت کنید 💜
+ زندگی یک سرباز برپایه سه اصله . اسلحه ، قدرت و سکس ! جنگ برای پسرای ناز نیست . ارتش مرد میخواد ! مردایی بی احساس ، تماما منطقی و جنگنجو . اینجا جایی برای مهربونی نداریم . _ اما .. س͟ر͟ب͟ا͟ز͟ ͟ه͟ا͟ ͟ه͟م͟ ͟ق͟ل͟ب͟ ͟د͟ا͟ر͟ن . +قلب های بیمار ؟ cp : vkook / kookv / yoonmin / namjin gn : Mystery, Smut, NSFW, BDSM, Sadism...
"Love is a dance that is performed by two hearts that have the same beat"
*متوقف شده* تهیونگ توی دوراهی مونده...! دوراهی اینکه اون خرگوش بیگناه شب رو بکشه، یا به اون یک زندگی دیگه ببخشه...!؟ ~~~~~~~~~~ تهیونگ: اگر کسی رو بخاطر زیباییش دوست داری، اون عشق نیست، هوسه! اگر از کسی بخاطر باهوش بودنش خوشت میاد، اون عشق نیست، تو فقط تحسینش میکنی! اگر کسی رو بخاطر پول دوست داری، اون عشق نیست، عقده ا...
اسم : نابودی پارک جیمین:) کاپل : کوکمین_کوکوی ژانر:امپرگ _ ریل لایف_ انگست_ (قبل خلاصه بگم این ی وانشاته که خودم نمی‌دونم چند پارتیه :| باید بگم معذرت می خوام همش امپرگ میزارم من توی اینستاگرام همیشه برای ژانر های فیک هام یا وانشات هام نظر سنجی میزارم و طبق خواسته ی فالوور ها من ژانر میزارم ایدیم پایین میزارم اگه می...
حالا دیگه دنبال تو نمی‌گردم. شاید اگر دستم رو دراز کنم بتونم خیالِ بودن با تو تا ابد رو بردارم و بذارمش همون جایی که می‌خوام، زیر اون تک درخت. ولی الان تقریبا دو سال میگذره...تو رفتی و رقصیدن با تو، توی اون دشت پر از گل های زرد، خام ترین خیال من باقی میمونه. واسه همیشه.✨ . . . . . Couples : vkook , jikook , yoonmin
کاپل اصلی کوکمین؛ویمین فرعی یونکوکهوپ ژانر:رمنس جنایی خشن زمان اپ نا معلوم از نبودنت کنارم دارم لذت میبرمD:
( Completed ) «جایگزین» _ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ... من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ... حتی همین الان هم مجبورم ... مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و...
•_همه «وانشات» هایی که از کاپل های اکسو می‌نویسم. •_کاپل هر پارت همراه اسم چپتر نوشته شده. •_ژانر هرکدوم از وانشات ها اول چپتر نوشته شده. Written By TOM
+همه چی از یه بازی احمقانه شروع شد وی هیچ وقت فکرشم نمی کرد که سر خفن نشون دادن خودش تبدیل به یک گرگینه شه؟ _زندگی به معنای واقعی قصد روی خوش نشون دادن رو به جیمین نداشت تازه از دست دوران راهنمایی وحشتناک و افسردگی شدیدش به خاطر آزار همکلاسی هاش راحت شده بود که پدر و مادرش تصمیم گرفتن به خاطر شغل مادرش به یه شهر دیگه...
Description "13 years ago, you forced me to be your son. Today, I am going to force you to be mine. I am stronger than you now and I'll make you mine and mine only, Kim Jong In," Sehun snickered with eyes filled with passion, thirst and desire... _______________________ Originally written by hidden-tracks on AsianFanf...
اون ناخواسته وارد بازیی شد که هیچ اطلاعاتی دربارش نداشت . تنها چیزی که میدونست این بود که باید زنده بمونه ، پس چه کسی بهتر از اون که ازش برای زنده موندن استفاده کنه؟..... . . . _بسیار خب ، ورود همگیتون رو به این بازی "مرگ و زندگی"تبریک میگم اول از همه ، خاطراتی که شما مالکش هستین به اونا میگن خاطرات آینده(FUTURE MEMO...
