sweet school's diaries
-جونگ کوکا کاش میتونستی لبای خودتو بچشی -نیازی بهش ندارم چون خودم یه چیز بهتر دارم ژانر:مدرسه ای،عاشقانه،زندگی روزمره کاپل:ویکوک-یونمین-نامجین وضعیت:تمام شده
-جونگ کوکا کاش میتونستی لبای خودتو بچشی -نیازی بهش ندارم چون خودم یه چیز بهتر دارم ژانر:مدرسه ای،عاشقانه،زندگی روزمره کاپل:ویکوک-یونمین-نامجین وضعیت:تمام شده
━ تنها چیزی که میخواست این بود که یونگی لبخند بزنه. 〔 © chogiwanese 〕 𝗕𝗧𝗦 𝗦𝗛𝗢𝗥𝗧 𝗦𝗧𝗢𝗥𝗬.
کاپل های اصلی:ویکوک [کامل شده] "جونگ کوک برادر کوچک تر چانیول که عاشق کیم تهیونگ دشمن چانیول میشه و....همه چیش توی این عشق عوض میشه....دیگه نه جونگ کوک خجالتی قبله نه یه پسر ترسو....فقط و فقط به خاطر کیم تهیونگ...." {اسمات_فان_مدرسه ای} 🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞 خودتون داستان عشقشون...
[Completed] تو دلیل زنده بودن منی (این فیک با اجازهی نویسنده ترجمه شده است.) Translator @soha_mayne writer @zvxcblist
_عمو جین....پارک جیمین کیه؟! جین نگاهی به جونگکوک انداخت. _پارک جیمین ؟!؟ منظورت دوست دانشگاه باباته؟! اون یه پسر خوشگل ریزه میزس. البته الان چند ساله ازش بی خبرم.. جیمین نگاهی به پدرش انداخت. _آپا...تو یه دوست داشتی که اسمش جیمین بوده؟!....پسر بوده؟!؟....خوشگل بوده؟!؟....آپا جیمین الان کجاست؟؟؟...میشه ببینمش؟!؟؟؟ حتم...
تقدیم به عزیزترین زندگیم این تو و این: خاطرات مین یونگی...♥ ♣Romance_Angst_Short story_Short Chapters♣ BOY✖BOY... Story By ZiZi _Completed_ Cover by my sweety: daydreamrosy✨
"جئون جانگکوک رقصنده اختصاصی بار رو دید و محو زیبایی اون شد ..." "چی میشد اگ این رابطه سه نفره میشد..." "چی میشد اگ همزمان دو نفر عاشق یک نفر میشدند..." ᪥᪥᪥᪥᪥᪥᪥᪥᪥᪥᪥᪥᪥᪥᪥᪥ آهستگی سمت مبل حرکت کرد و شروع کرد به حرف زدن +چطوره اون ناله ها و رقصهایی که معشوقت روت انجام داده روی من تمرین کنی چطوره؟ چشمای کوکی گرد شد و نفس...
-تهلون؟ تهیونگ هومی گفت و برگه های تو دستش رو ورق زد. -تدی.. نیدا تن با کلمه های عجیب کوکی سر تهیونگ برگشت. -کوکی؟؟؟ صدای شوکه شده تهیونگ کوکی رو ترسوند. کار بدی کرده بود؟ بغض کرد و لب پایینیش لرزید. به ثانیه نکشیده صدای گریه اش بلند شد و تهیونگو ترسوند. -گریه نکن.. گریه نکن.. اشکال نداره کوکی. بیبی چیزی نشده که. معذر...
جانگکوک، جین و جیمین ۳ تا پسرین که تو پرورشگاه بزرگ شدن ، اما طی یه اتفاق مشکوک پرورشگاه اتیش میگیره و اونا مجبور میشن با اتفاقات جدید رو به رو بشن...
(Completed) خاطرات مبهم! خاطراتی که باعث شد پسر بی گناهی مثل جیمین وارد بازیِ ناعادلانه ای بشه . بازیی که فقط مافیایی مثل جانگ کوک برنده میشدن . جیمین فقط میخواست به خواسته اش برسه ، خواسته ای که برای براورده کردنش باید به جانگ کوک نزدیک میشد. نزدیک شدن به جئون جانگ کوک ، رئیس بزرگترین باندِ مافیا یک تصمیم غلط بود ول...
[ خونه ] پایان یافته ژانر : فان / روزمره / تکست / اینستاگرام / رمنس / اسمات کاپل : اصلی ؛ تهکوک - فرعی ؛ یونمین ، نامجین به نظرتون یک آدم عاقل میره به یک آدم ناشناس پیام بده و بگه که چجوری با دوست پسرش بهم بزنه؟ نه! تهیونگ هم عاقل نیست. پ.ن. کار خیلی قدیمیایه پس انتظار یک قلم بی نقص نداشته باشید.
ناشناس: هنوز نمیتونم باورت کنم.ما سه سال باهم قرار میزاشتیم. سه سالِ لعنتی ،این هیچ معنی ای برات داشت؟ خب، برای من داشت. من اون همه زمانو صرف تو کردم وقتی میتونستم کار بهتری کنم هیچ ایده ای نداری چقدر ازت متنفرم جونگکوک: آم جونگکوک: شماره اشتباه؟ **** [Completed] Toptae Bottomkook Taekook Namjin Yoonminseok [Translate...
Completed♠️⚡️ جیمین پسری 18 ساله که در تلاشه برادر کوچیکترش جیهوپ پسری مثل خودش نشه که پدرش ازش ناامید بشه ولی همچی از زمانی که پاشو به سئول محل تولدش میزاره بهم میریزه.. جونگکوک پسر خودخواه و پولدار که با سن 18 شرکت و همراه دوستاش(تهیونگ و چانیول) اداره میکنه و همزمان مدرسه میره با دیدن پارک جیمین تو مدرسه نقشه هاش...
داستان درباره تشكيل روابط اشتباه..روابطي ك باعث فاش شدن رازهايي ميشه ك هيچوقت نبايدگفته ميشدن،هست. 🔞لطفا با توجه به درجه سني تون بخونين.🔞