Select All
  • affliction - tk.
    1.9M 75.3K 60

    jungkook might not have been religious, but man, was his dick godly. "i still want to slap the hell out of you, kook." "yeah, that's great & all, but are we going to mention how we literally just fucked in the school's kitchen, or-" completed march 2019

    Completed  
  • Baby Wife ¦¦ JJK FF [Completed]
    10.8M 435K 68

    ❝How old are you❞ jungkook asked. You just put two fingers infront of him. ❝2!?❞he asked with a frown. ❝T-twenty❞you said nervously after shaking your head as *NO* ❝I used to mentally laugh at your dad whenever he calls you baby..... until I meet you❞ he said with a chuckle. ❝And here you are......actually a baby❞ y...

    Completed   Mature
  • No Going Back
    1.4M 76K 46

    𝙒𝙝𝙚𝙣 𝙚𝙫𝙚𝙧𝙮𝙤𝙣𝙚 𝙞𝙨 𝙤𝙪𝙩 𝙩𝙤 𝙜𝙚𝙩 𝙮𝙤𝙪, 𝙬𝙝𝙤 𝙘𝙖𝙣 𝙮𝙤𝙪 𝙩𝙧𝙪𝙨𝙩? A young man with a harsh past, Kim Taehyung finds himself accepting an offer to work as a personal bodyguard for the son of a famously wealthy CEO. His motives for stepping into the role may be a little questionable, though he's...

    Completed   Mature
  • Fight For Me
    35.5K 5.4K 50

    تمام شده " دست‌های یخت به قلب عاشق من اجازه سوختن نمیده.. " کاپل : کوکوی / یونمین / نامجین ژانر : رمنس / اکشن / اسمات / اسپرت

  • Ellipsism
    27.4K 5.3K 22

    •Name: [Ellipsism] 🌑 •Couple: Vkook •Translator: Nelin •Update: Saturdays •Genre: Angst, Romance, Drama, Tragedy, ⚠️Suicidal Ideas •Summery: Ellipsism (n.) Sadness that you'll never be able to know how history turned out. درد آدم‌ها رو تغییر میده و جئون جونگکوک هم از این قاعده مستثنی نیست.

    Completed   Mature
  • Night Stealer | Vkook, Hopemin, Namgi
    20.2K 3.1K 25

    〴︎Summary ৲︎ از دست دادن صمیمی‌ترین دوستش برای جونگوک آغازگر یک زندگی تازه بود. پسر که سال‌ها بعد از اون اتفاق، با پنهون شدن پشتِ نقابش تونسته به وعده‌هایی که به عزیزترینش داده بود عمل کنه، از عمقِ دنیای زیرزمینی‌ای که درگیرش شده باخبر نبود؛ حداقل نه تا زمانی که مجبور شد سایه‌ای از گذشته‌اش رو ملاقات کنه؛ سایه‌ای که...

    Completed   Mature
  • Let Me Touch Your Voice | Vkook, Sope
    122K 19.6K 36

    〴︎Summary ৲︎ زندگی کردن بدون یکی از حس‌هایی که به روزهات آهنگ می‌بخشید کارِ راحتی نبود، اما جئون جونگوک نیمی از زندگیش رو به همین مِنوال گذرونده بود؛ پسری که با وجود نشنیدن هیچ صدایی، روحِ یک خواننده‌ی دلشکسته رو درک می‌کرد. با این وجود، چقدر باید می‌گذشت تا تهیونگی که برعکس اون موهبتِ داشتن تموم حس‌هاش رو داشت، دردها...

    Completed  
  • AQUARIUM(آکواریوم)
    36.2K 5.7K 34

    Completed... 𖤜᭄ Fallow me ♡ کیم تهیونگ پسر هفده ساله ای که مشکلات زندگیش اون رو به سمتی هدایت میکنه که مجبور بشه بین بد و بدتر یکی رو انتخاب کنه... ولی اگه پسرک جوان، بدتر رو انتخاب کنه چه اتفاقی میوفته؟! عشق گره کور زمانه است چه بسا باز شدن اون گره همه چیز رو تغییر بده... -اگه انتخابش تو نباشی چی؟! +تو آکواریوم غرقش...

    Completed   Mature
  • 𝗗𝗮𝗵𝗹𝗶𝗮 ᵏᵒᵒᵏᵛ ᵛᵉʳ
    79.6K 14.9K 55

    𝙁𝙖𝙣𝙩𝙖𝙨𝙮 - 𝙎𝙘𝙝𝙤𝙤𝙡 𝙇𝙞𝙛𝙚 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 𝗞𝗢𝗢𝗞𝗩 زیباترین مخلوق خدا درخواست انسان شدن کرد و برای تبدیل شدن به یک انسان باید نود و نه روز هویت اصلیش رو مخفی نگه می‌داشت. نباید بیشتر از سه نفر از ماهیتش با خبر می‌شدن اما درست در روز اولی که بین انسان بود، یک نفر رازش رو فهمید و مجبور شد باهاش یک پیوند ببن...

    Completed   Mature
  • Seducing My Mate •KookV•
    917K 32.4K 34

    Completed 🔞Lots and Lots of smut🔞 💜 Jungkook and Taehyung are mates. However, their packs are enemy packs. Taehyung is pretending to be an alpha and it was all going well until he met a certain someone. Jungkook is one of the strongest alphas ever. Due to Jungkook's past mistakes, he now has to make a bet with Taeh...

    Completed   Mature
  • 𝗕𝗹𝗮𝗰𝗸 𝗥𝗼𝘀𝗲 ᵏᵒᵒᵏᵛ
    34.1K 6.2K 11

    𝙧𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 - 𝙛𝙖𝙣𝙩𝙖𝙨𝙮 یک عاشقانه‌ی سیاه، میان جادوگر و جادوگرکُش... ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ رز سیاه برای تو، رقص لب هام به روی لب‌هات بود. رز سیاه برای تو، نبض دلپذیر نفس‌هام زیر گونه‌هات بود. رز سیاه برای تو، عشق بود، خاطره بود، زندگی بود، اما، رز سیاه برای من، فقط یه گل سیاه، از جنس تاریکی بود..!

    Completed   Mature
  • ⌞ 𝙋𝙖𝙞𝙣𝙩𝙚𝙧 ⌝
    19.7K 3.1K 43

    «تهیونگ، او فقط یک پسر نابینا بود که از درد های خودش فرار می‌کرد، از تنها قلم سیاهی که برای رنگ زدن دنیایش داشت. نه اینکه، بوم درد های دیگری را هم برای رنگ زدن به دنیایش وارد کند. دنیایم را با لب هایت رنگ بزن، دنیایی که سالهاست در تاریکی مطلق فرو رفته! Telegram :「 @SHOT_SMT 」

    Mature
  • | 𝘙𝘦𝘥𝘶𝘤𝘦𝘳 ꜱᴛᴏʀʏ 🌱 |
    148K 15.2K 34

    " فقط یه لحظه... بذار فراموش کنم که تو گناهِ منی، بذار ببوسمت و بعد... تو جهنم با این لحظه زندگی ‌کنم." به آرومی زمزمه کرد و لب‌هاش رو روی لب‌های داغ جونگکوک فشرد، دست‌های زخمیش رو دوطرف صورت مردونه‌‌ش گذاشت و لب‌‌هاش رو شبیه به اکسیژن توی هوا بلعید، با تمام وجود و ته مونده‌ی توانش. با بوسه‌ی غمناکی که روی لبش کاشت، ب...

    Completed