Select All
  • Golden
    1.5K 301 4

    [کامل ] فقط یک داستانِ کوتاه، از عشقی که نباید عشق نامیده بشه.

    Completed  
  • Dear Liv
    3.5K 872 21

    عزیزم. لیو؟

  • 7 days . 7 years
    552 152 13

    نمی‌دانم چه شد... نمی‌دانم دارد چه می‌شود... و نمی‌دانم که قرار است چه بشود... من فقط میدانم که همه چیز خیلی زود اتفاق افتاد. خیلی خیلی زود! ما آنقدر سریع در حجم زیادی از بادهای سرد حرکت کردیم که نفس جفتمان کم‌کم بند ‌آمد. این یک حقیقت است! اما هیچ کداممان به زبان نمی‌آوریم. هیچ کداممان قبول نمی‌کنیم. تا همین جا بس اس...

  • Unpublishable
    2.3K 339 10

    شاید این همه به فکر هم بودن خود عشق باشه، فقط دختر متوجهش نشده...!

    Completed  
  • دختری که نباید لبخند میزد !
    1.2K 203 3

    وقتی که میخوام بخوابم صدای پچ پچ ماه و ستاره ها رو میشنوم که فکر میکنم دارن درمورد من حرف میزنن و هیچ وقت نفهمیدم که اونا چی میگن!

    Completed  
  • برای من برای ماه
    3.1K 660 29

    کلمه احساس پشت هر کدام چیزی نهفته حرفی فریادی ناگفته ای که میخواهم شنیده شود من نگفتم بیهوده و بی دلیل معنایی دارند هر کدام میشنوی مرا؟ امضا✯ الهه ای که عاشق ماه شد، آستریا. کاور از دوست گلم: @MOONCHILD_leveretTK

  • کتاب سبز
    2K 602 23

    شعر فارسی

  • GrandMa
    14.7K 4.4K 27

    مادربزرگ که بود و روزگار با او چه کرد؟ Cover:@kimiyamd

    Completed  
  • قسمت هایی از داستانی که هیچ وقت نوشته نشد:(
    2.1K 503 17

    هر جور می خواین فکر کنین:( نویسنده فقط گشادیسم داشت کتابش هیچ وقت نوشته نشد:(