Wybierz wszystkie
  • Transmogrifiction / تناسخ
    5.4K 1.8K 46

    "چقدر سخته که اینجوری از عشقت جدا بشی" "امروز صبح بدن بیجان دو بازیگر جوان و مطرح سینما و تلویزیون در ملک شخصیشان پیدا شد. طبق اولین اطلاعات به دست آمده پلیس از صحنه، وانگ ییبو و شیائو ژان، دو بازیگر جوان دیشب به طرز مشکوکی در ویلای شخصی خود به قتل رسیده اند!" "تو... تو... حق نداری هیچوقت اینجوری تنهام بزاری... هیچوقت"

  • Hotel Suibian / هتل سوییبیان
    7.4K 2.1K 54

    یه‌هتل خاص با سر آشپزی آلفا و خاص تر و مدیری امگا و جذاب قراره چه اتفاقایی بین سرآشپز معروف لان وانگجی و مدیر وی ووشیان بیفته؟

  • crossroads fate / چهارراه سرنوشت
    13.1K 3.9K 64

    ✔️ به شرکت برندینگ گوسو خوش اومدید. دو برادر امگا و نخبه مقابل دو برادر آلفا و جذاب شرکت گوسو چه چیزهایی برای گفتن داره؟ داستانی مهیج و بی نظیر

  • استاد تعالیم شیطانی
    4.6K 823 67

    رمان استاد تعالیم شیطانی(اصلی) . Mo dao zu shi . . عاشقی که 13 سال تموم هر لحظه باور داشت که معشوقه‌ش یروزی برمیگرده... معشوقه ای که با آشوبی که بین قبیله های مختلف به پا کرده بود، توسط مردمِ خودش کشته شد. 🥀 نغمه‌ای که وانگجی برای معشوقه‌اش نواخته بود، باعث میشه یه روز ناگهانی معشوقه‌اش رو دوباره ملاقات کنه... ⛓

  • Last chance🥀آخـرین‌فـرصت
    10.7K 2.7K 28

     📌وضعیت: پایان یافته.⌛🖤 🥀 ⃟▬▬▭••🅘'🅜 🅢🅞 🅛🅞🅝🅔🅛🅨 ɪ ʜᴀᴠᴇ ɴᴏ ᴏɴᴇ ᴛᴏ ʜᴇʟᴘ ᴍᴇ تنهاتر از آنم که به دادم برسند ‌. . ! 🥀🥀🥀 نگاه سرد اما غمگینش را به آسمان دوخت جگرش می‌سوخت ، حرف هایی که از مردمان سرزمینش بر مبنای علاقه‌ی آن بی‌همتا و بی‌قراری اش می‌شنید...

  • ENCOUNTER
    22.5K 6.7K 52

    ─نام فیکشن:࿐🐺ENCOUNTER🐺࿐࿔ ─کاپل: ییـــژان ─ژانر: امپرگ، اسمات، خون‌آشامی گرگینه‌، رومنس، فانتزی ─نویسنده: ᴋɪᴍɴɪᴇʟʟᴇ88 ─مترجم: ꜱᴇʙᴀꜱᴛɪᴀɴ ─روز آپ: 5 شنبه ─یک بار ییبوی ده ساله توله گرگی رو دید که داشت وارد جنگل می‌شد، تا زیر نور ماه کامل دنبالش کرد و وسط راه متوقف شدن. توله گرگ متوجه حضورش نشده بود و به بچه‌ آدمیزاد ز...

    Ukończone  
  • 𝐓𝐡𝐞 𝐄𝐭𝐞𝐫𝐧𝐚𝐥 𝐃𝐚𝐟𝐟𝐨𝐝𝐢𝐥
    41.6K 7.7K 47

    ─نام فیکشن: ࿐࿔🌼The Eternal Daffodil🌼࿐࿔ ─کاپل: ییـــژان ─ژانر: رمنس، امگاورس، اسمات، امپرگ ─نویسنده: @_RuiShi_ ─مترجم: Sebastian 🐾🍓 ─وضعیت: HIATUS ─شیائو ژان با چشم هایی مملوء از اشک گفت" نه سال آزگار عاشقت بودم، تمام این سالها، عاجزانه میخواستم تا بهم توجه کنی و مهم نیست چقدر تلاش کردم اما تو هیچوقت احساسمـو بهم ب...

  • freedom 3 : beginning of the end
    9.4K 3.2K 86

    -تموم شد...دیگه تموم شد... دیگه نمیذارم هیچ چیزی ما رو از هم جدا کنه... قول میدم!

    Ukończone  
  • bloody moon
    7.5K 2.2K 14

    کاپل : ییجان تایپ : ییبو تاپ (bjyx) ژانر : امگاورس ، امپرگ ، اسمات ، درام ، ومپایر ، ..... (هپی اند) تعداد پارت : نامشخص وضعیت آپ : یک پارت در هفته

  • Memorist [Completed ]
    5.5K 1K 14

    یاد آور داستان شیائوجان آلفای قدرتمند پلیسی که در یکی از مهم ترین پرونده های جنایی اش متوجه می‌شود همسرش وانگ ییبو هم درگیر این پرونده است ....... . . بعضی وقت ها بهتره چیزی رو یاد آوری نکنی که باعث خورد شدنت میشه 💔🖤 . . داستان روز های جمعه هر هفته آپ میشه ژانر ؛ رمانتیک امپرگ امگاورس هیجان انگیز کاپل ؛ ییجان

    Ukończone  
  • my tired heart 🖤 (قلب خسته من)
    4.3K 872 20

    قلب ها راه خود را پیدا می‌کنند حتی اگر توان تپش نداشته باشند . . کاپل ؛yizhan❤ vkook ژانر؛ پزشکی .جنایی هیجان انگیز رمانتیک تا کمی انگست

  • 「𝐋𝐞𝐭 𝐘𝐨𝐮 𝐀𝐧𝐝 𝐌𝐞 𝐁𝐞𝐜𝐨𝐦𝐞 𝐖𝐞␋𝐯𝐞𝐫𝐬」
    5.2K 1.4K 30

    ﻬღ ترجمه فارسی فیک ‹بذار من‌ و‌ تو ما بشیم› ⌑ کاپل ‹ ییجان␋ورس › ⌑ ژانر ‹ انگست، رومنس، دوستی‌به‌عاشقانه › ⌑ روز آپ ‹ جمعه‌ها › ⌑ نویسنده ‹ Wattpad ID: bunny_LeoLan › ⌑ مترجم ‹ Sara & hanna_ya0 › ⌑ ویراستار ‹ LIN & hanna_ya0 ›

  • merical (yizhan)
    1.7K 290 1

    یه وانشات امپرگ با کاپل ییژان ییبو تاپ

    Ukończone  
  • freedom2 : truth
    10.6K 2.4K 29

    -ارباب زاده خواهش میکنم.... +ساکت شو! تو دارایی منی... من کسی ام که تصمیم میگیره از داراییش چطور استفاده کنه...

    Ukończone  
  • Accursed(نفرین شده🍃)
    2.1K 625 12

    وقتی افسانه ها درباره ی تنبیه جادوگرها و گناهکاران حرف می زدند.. وقتی از نفرین هاشون حرف می زدند.. چرا همه خوشحال شدیم؟! چرا به این فکر نکردیم که ممکنه اونها اشتباه کرده باشند؟! (..اون پادشاه خبیث مجازات شد و فرشته ی مهربون برای همه ی خاندانش گردی از بدبختی پاشید) (..غول بدجنس و خانواده اش تبعید شدند و هیچکس از اونها...

    Ukończone  
  • وانشات { نشد بشه }
    727 160 1

    _هنوز...دوسش داری؟ ووشیان با تعجب به وانگجی نگاه کرد و با تعجب گفت : چ..چی؟ وانگجی نگاهش کرد و با نا امیدی گفت : الان هم دوسش داری؟؟؟ وی ووشیان سرش رو پایین انداخت و جواب سوال الفا رو با سوال داد : از کجا فهمیدی؟ وانگجی نگاهش رو از امگا گرفت ، پس هنوزم اون الفا رو دوس داشت ، کاش میتونست به وی یینگ ش بگه که دلم شکست دل...

    Ukończone   Dla dorosłych
  • ▪︎Dark Light [1]▪︎
    22.3K 4.9K 39

    ▪︎نور تاریک▪︎[کامل شده] شما میگین گذشته آدما چقدر مهمه؟ هیچی..! این جوابتون اشتباه محضه، چون این گذشته آدماس که آیندشون رو میسازه... مثل شیائو ژان، پسری با چشمای هلالی و لبخندای درخشان که هیچکس نمیتونست تصور کنه همچین گذشته تاریک و مبهمی داره. گذشته ای هرچند فراموش شده که روی آینده سایه انداخته بود.. سایه ای از جنس خو...

    Ukończone   Dla dorosłych
  • Necklaces
    5.6K 1.8K 44

    داستان یک آشنایی، آشنایی که با یک تصادف شروع شد و کم کم قلب و سرنوشت دو پسر رو بهم پیوند زد ،آشنایی که باعث تغییر زندگی هر دو نفر شد. امیدوارم که این فیک رو دوست داشته باشید و با نظرات و لایکاتون حمایتش کنید *هپی اند* *ییبو تاپ* ژانر:* عاشقانه - درام -اکشن *

  • Petal / گلبرگ
    377 50 1

    -"تو؟ توی حرومزاده به چه حقی منو دزدیدی؟؟ هاااا؟" هیچوقت نمیتونست بفهمه چی تو سرش میگذره، ولی خب... این بازی رو دوست داشت. خودش شروعش کرده بود. +"به ددی بگو چکار کردی که الان اینجایی پتال، هوم؟" +"تو گذاشتی اون شیائو حرومزاده لمست کنه پتال، درسته؟"

    Ukończone  
  • My Alpha, My Lord
    89.5K 19.4K 47

    یه ولیعهد امگا که باید با پسرعموی آلفاش که تا حالا ندیدتش ازدواج کنه و پادشاهی رو بهش بده، این تنها راه زنده موندنشه...! ژانر: تاریخی، درام، امگاورس، اسمات کاپل: ییژان ***توجه*** این داستان برداشتی آزاد از رابطه بین کاپل‌هاست و هیچ ارتباطی با واقعیت نداره!🙄 قسمتی از داستان: [لب‌هاش فقط یه نفس با ژان فاصله داشتن که م...

    Ukończone   Dla dorosłych
  • Masquerade
    1.1K 227 1

    واقعا دردناک بود!!! دندوناش با خون گردن جان آغشته شدن. دندوناشو از گردن جان جدا کرد و شروع کرد رد خون رو با زبونش از روی گردن جان پاک کرد. جان که هنوز هم دهانش با دست ییبو بسته نگه داشته شده بود چشماشو بسته بود و اشک هاش گونشو از زیر ماسک خیس می کردن. بعد از این که چند بار زبونشو روی جای دندوناش کشید و مارکش رو روی گر...

    Ukończone  
  • Guilin
    1.4K 393 4

    شیه یون باز هم با گروه چینگ‌دائو قمار کرد و بازی رو باخت. "همیشه همه ی طلاها و پولا متعلق به بایلیه، حالا اگه یکم ازش کش برم که چیزی نمیشـ..." ~تق تق -سرورم اجازه ی ورود میخوام قبل از اینکه شیه یون به خودش بیاد، درب اتاق بایلی باز شد. گردنبند زمرد از دست شیه یون به زمین افتاد. اضطراب تمام وجودش رو دربر گرفت. لحظاتی...

    Ukończone  
  • نفرین شیرین ( ورژن ییژان )
    4.2K 714 17

    #yizhan #vampire #werewolf #hard #supernatural #ییژان #خون_آشامی #گرگینه #خشن #ماورایی

  • 𝚈𝙾𝚄𝚁 𝚃𝙰𝚂𝚃𝚈 𝙱𝙻𝙾𝙾𝙳(𝚂𝚎𝚊𝚜𝚘𝚗 2)
    17.6K 4.5K 38

    وانگ ییبو... خون آشام چندصد ساله ای که هیچکس از وجودش خبری نداشت و سالها در جنگلی ممنوعه زندانی بود و هیچوقت نمیدونست چطور این نفرین رو بشکنه، با ورود ژان به جنگل نه تنها نفرین جنگل شکسته شد، قفل قلب ییبو هم شکسته شد... ولی هیچوقت همه چیز خوب پیش نمیره... و حالا که ییبو با دست خودش دلیل زندگیش رو کشته، چطور باید ادامه...

    Ukończone  
  • دیدار دوم
    1.2K 241 2

    وقتی ییبو بعد از چند سال عشق زندگیش رو ملاقات میکنه _وانشات _ییبو تاپ

    Ukończone  
  • 🥀Can you be for me?/میشــه‌بـرای‌مــن‌باشــی؟🥀
    30.9K 6.6K 42

    📌وضعیت: پایان یافته.⌛🖤 I'm ashamed to tell you this, but I wish you would stay ...! خجالت می کشم این رو بهت بگم ، اما ای کاش میموندی ...! 🥀🥀🥀 داستانی از «ییژان» یه ازدواج از پیش تعیین شده 💔 یه آرزو 🕛 یه خواهش 🙏 میشه برای من باشی ؟💜 . . . میگند «عشق» خبر نمیکنه ... تا به خودت میای میبینی همه‌ی زندگیت شده یه...

  • ❅کوه یخ❅
    76.6K 14.4K 45

    ژان دکتر فوق العادی هست در عین حال فوضول کنجکاو 🤪 ییبو خواننده مغرور که به جز خودش به هیچکس اهمیت نمیده همیشه باید حرف حرف اون باشه اجازه نمیده کسی تو زندگیش دخالت کنه حالا زندگی هر دو با دیدن هم دیگه عوض میشه😍

    Ukończone  
  • OK (Completed)
    55K 15.1K 60

    داستان یه امگا که به خاطر اشتباه و اجبار خانواده ی آلفای مورد علاقش همه فکر می کنن که کشته شده! امگا خودشو از خانوادش و آلفاش دور می کنه که بعد از چند سال برگرده و ازش انتقام بگیره... چون آلفا بهش گفته بود من نمی تونم تو رو جفت خودم بدونم چون تو نمی تونی بچه دار بشی! اما امگا با این حجم از غم یه شاه شد...شاه امگا ها! ...

    Ukończone  
  • False prediction (Multi Shot)
    2.3K 627 5

    خیال می کردم نجاتم می دهد درست فکر کردم... نجاتم داد اما غرقم کرد غرق خودش... اولین مولتی شات آینه

    Ukończone  
  • همه چی قاطی شد
    22K 4.2K 24

    [همه چی قاطی شد] ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ همه چی تو مسیر خودش بود که یکی رفت و این مسیر بهم ریخت دلیل کارش مهم نبود، مهم این بود که همه چی رو بهم ریخت و کل مسیر زندگی همه رو بهم ریخت همه چی تو مسیر حقیقی خودش بود تا این که با اتفاق همه چی بهم میریزه

    Ukończone