Select All
  • Faith(3): Lost Girls
    17.4K 2.9K 23

    «ایمان (۳): دختران گمشده» . -«یادمون بندازه که شرایط هر چه قدر هم بد شد ناامید نشیم. فقط باید بدونیم که بالاخره می‌تونیم همه چیز رو عوض کنیم...» -«که ایمان داشته باشیم همیشه همین طور نمی‌مونه، که با هم می‌تونیم بهترش کنیم!» . A Zayn Malik Fanfiction . . . ⚠️ من این داستان رو سال‌ها پیش و در ایام جوانی و جهالت، به عنو...

    Completed  
  • Faith(2):Behind the Mask of Trust
    13.2K 1.9K 16

    «ایمان (۲): پشت نقاب اعتماد» . -«یادمون بندازه که شرایط هر چه قدر هم بد شد ناامید نشیم. فقط باید بدونیم که بالاخره می‌تونیم همه چیز رو عوض کنیم...» -«که ایمان داشته باشیم همیشه همین طور نمی‌مونه، که با هم می‌تونیم بهترش کنیم!» . A Zayn Malik Fanfiction . . ⚠️ من این داستان رو سال‌ها پیش و در ایام جوانی و جهالت، به عن...

    Completed  
  • Faith(1): Love or Brotherhood
    19.3K 2.8K 18

    «ایمان (۱): عشق یا برادری؟» . -«یادمون بندازه که شرایط هر چه قدر هم بد شد ناامید نشیم. فقط باید بدونیم که بالاخره می‌تونیم همه چیز رو عوض کنیم...» -«که ایمان داشته باشیم همیشه همین طور نمی‌مونه، که با هم می‌تونیم بهترش کنیم!» . A Zayn Malik Fanfiction . . . ⚠️ من این داستان رو سال‌ها پیش و در ایام جوانی و جهالت، به ع...

    Completed  
  • obligation(تعهد)
    2.8K 540 11

    #مقدمه: همسر کای کاوالارو چهار سال پیش فوت کرد اما یاد و خاطره‌اش هنوز ذهن کای رو ترک نکرده. کای در آستانه‌ی تبدیل شدن به جوان‌ترین رهبر، در طولِ تاریخ مافیای شیکاگو، یا باید دوباره ازدواج کنه یا ریسک ضعیف ظاهر شدن توی این جایگاه رو بپذیره. جنی برای ایفای این نقش انتخاب شده. اونم شوهرش رو از دست داده ولی در واقع اولین...

  • 12 (l.s)(z.m) -Complete-
    238K 43.5K 58

    ۴ تا جوجه دانشجو که تنها دغدغه ی زندگیشون نمره ی دانشگاس و فکر میکنن تمام دنیا دور خودشون میچرخه و تنها چیزی که بهش فک می کنن اینه که کرم بعدیشونو کجا بریزن. غافل از اینکه یه اتفاق عجیب انتظارشونو میکشه ! یه اتفاق عجیب؟ شایدم یه موجود عجیب! موجودی که اجازه ورود به این دنیا رو نداره.... کاری که انجام دادن واقعا ارزششو...

    Completed  
  • Darken than light
    15.1K 1.5K 26

    منم انسان! تنها بازمانده آدم، یگانه یادگار خشم قابیل، سیمای خشک ابلیس، و آخرین رهرو خداوند، برای رسیدن به نهایتی که نه من و نه ما می شناسیمش. منم انسان! تنها یادگار ابلیس خداوند...

    Completed  
  • Hɪʀᴇᴀᴛʜ
    40.5K 5.2K 29

    دختری به نام آرو که به ناهنگام سر صحنه‌ی قتلی حاضر میشه. درست جایی که قاتل هنوز صحنه رو ترک نکرده و مقتول در حال جون کندنه... چی میشه اگر جئون‌جونگ‌کوک، معروف به قاتل رز سیاه، از کشتن اون دختر بگذره و برخلاف انتظار دورادور هواش رو داشته باشه؟ و پارک جیمین، سرخورده از یک عشق ممنوع، در یک زندان عجیب. جایی که عاقبت زندا...

  • محفل قرمز مافیا
    2.9K 188 23

    Complete S1🚫 season 2 upload... من بی اعتمادی رو تو چشماشون دیدم، ترس و تو صداشون شنیدم و عشق رو کنارشون حس کردم! ------------------------- خب،خب،خب سلام! این اولین داستانیه که دارم تو واتپد آپلود میکنم! امیدوارم خوشتون بیاد!🪐✨ نظراتتون برام خیلی مهم و ارزشِ 🫶🏻 پ.ن: پایان تقریباً تلخ! پ.ن²: اگه اشتباه تایپی یا به...

  • 𝐃𝐄𝐆𝐀 𝐕𝐔࿐
    12.6K 1.8K 42

    دژاووʚ فصــل اولᯓ ︴برای انتقام .... ᘏ -مث اشناعی اون چشما و یا اون صدای بم -یا مثل دو تیله گربه ای دختر مو بلند -مثل همه سختی ها مثل تموم قوی بودن ها هنوزم صدای خنده هاشون توی باغ پشتی امارت میپیچه؟ -چطور انقد بزرگ شدن که معتاده انتقام باشن؟ -این معتادی از کشیدن وینستون هم واسش لذت بخش تر بود؟ ➥(فصل اول کامل شده)...

  • Bitter coffee | قهوهٔ تلخ
    41 6 1

    هر کسی باید توی جهنمی که برای خودش و دیگران برپا می‌کنه بسوزه! پس منم دیگه هیچ ابایی از مجازات خودم ندارم... #قهوه_تلخ

  • Gifts for the devil
    991 136 8

    درشامگاهان،هنگامی که نوازنده شب مینوازد،هنگام نمایش آسمان،پیرمردی لبخندخواهد زد،نگهبان شب صدایتان خواهدکرد،اومنتظر شماست،به ندای او توجه کنید... روز های آپ:هر دوروز یکبار. .................................................................................. ژانر:ترسناک،معمایی،تخیلی،سوپرنچرال،رمنس،اسمات...

  • Red moon
    1.6K 388 9

    ◉ نام فن فیک: #ماه_قرمز ◉ ژانر: درام_عاشقانه_خوانندگی_کلاسیک • ◉ خلاصه: آدم های احمق زیادی توی دنیا هستن که با ماسک های روی صورتشون هویت اصلیشونو پنهان میکنن و فکر میکنن که هیچوقت لو نمیرن. شاید برای بقیه سرنوشتشون تعیین شده باشه ولی برای کیم جنی هرگز...به خودخواهی خودت میشم و لطفتو بهت بر میگردونم...منتظرش باش کیم ته...

  • OBSESSION || taennie ||
    317 54 4

    ‌ شاید کلمه ی تا ابد فقط برای خاطره هاست ، نه برای آدما ..

  • the price of love
    324 69 4

    کسایی هستن که برای هم جونشونم میدن. اما حاضرن اونا رو به منافعشون ترجیح بدن؟؟ مخصوصا اگه عشق در کار باشه. عشق آدم رو کور میکنه. حالا فکر کن عاشق فرد اشتباهی بشی. "همینطور که اشک میریزه با ناباوری لب میزنه: _بگو که دروغه بگو همه ی اینا خوابه بگو اشتباهی اینجایی ت..تو باعث این...بدبختیایی؟_ با بالا اومدن دستای لرزون رز...

  • BLACK SUIT || taennie ||
    15.3K 1.8K 28

    آروم از سر جام بلند شدم و به سمت در رفتم . آروم بازش کردم ، هیچکس نبود ، با قدم ها نوک انگشتی آروم آروم به سمت حیاط رفتم . بادیگارد ها اونطرف بودن و از فرصت استفاده کردم و دویدم ؛ ولی متوجه من شدن ، سرعتم رو بیشتر کردم ولی از بس ترسیدم که پام پیچ خورد و افتادم زمین ؛ منو گرفتن باز بردن تو ولی اینبار به یه اتاق دیگه بر...

    Completed  
  • 𝘿𝙤𝙡𝙡𝙝𝙤𝙪𝙨𝙚 𝙎2
    41.7K 4.3K 18

    |ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ| • من رو یادت نمیاد؟! راستش از اینکه اون روز توی بیمارستان نجاتت دادم پشیمونم،فکرشو نمیکردم اینقدر باهوش باشی... ولی میدونی چیه؟ خیلی زودتر از اون چیزی که فکرشو میکنی تمام این خنده ها،شادی ها و لحظات محشری که با دوستات داری از بین میره... راستی جیسو چطوره؟! روح کوچولوی من بالاخره تونسته با مرگش کنار بیاد یا...

    Completed  
  • I CAN'T || taennie ||
    5.2K 813 21

    از همه متنفرم ! از همه ی کسایی که باعث شدن اینجوری بشم متنفرم ! از خودم هم متنفرم ...

  • ɢᴜᴇꜱꜱ ᴡʜᴏ ɪ ᴀᴍ
    70.5K 8.7K 50

    به آرومی پلک هاش رو از هم فاصله داد. با باز شدن چشم هاش سردرد بدی به سراغش اومد جوری که حس می‌کرد شخصی درحال تیر زدن به سرشه! احتمال می‌داد این سر درد بخاطر اثرات بیهوشی بوده باشه. چند بار پلک زد و سعی کرد اطراف رو ببینه اما به جز تاریکی مطلق چیز دیگه‌ای نبود. با باز شدن در روشنایی کمی به چشم های غرق تاریکی‌اش برخورد...

    Completed  
  • 𝙵𝚘𝚛𝚌𝚎𝚍 𝚕𝚘𝚟𝚎
    140 17 3

    تا به حال مجبور شدید عاشق باشید؟اوه...این یه داستان غم‌انگیزه..... شرح:چگونه با انجام یک ماموریت زندگی خود را داغون کنیم؟بیاین باهم همراه باشیم ژانر:مافیایی_درام_هیجان انگیز_پلیسی_اسمات couples: لیزکوک(اصلی) تهنی(اصلی) رزمین(فرعی) شاید جین و جیسو شخصیت اصلی مرد یا رد فلگ عه یا بلک فلگ

  • 𝐑𝐄𝐃 𝐔𝐍𝐈𝐂𝐎𝐑𝐍
    9.3K 1.2K 27

    ⌞𝐑𝐄𝐃 𝐔𝐍𝐈𝐂𝐎𝐑𝐍⌝ [اتمام یافته] گریمویزر! حتی اسمشم تنمو به لرزه در میاره... کی فکرشو میکرد که یه کتاب عیجب غریب بتونه تا این حد زندگیمو به گند بکشه و راز هایی برام روشن بشه که حتی روحمم ازش خبر نداشته! مدرسه‌ی گاردین همه چیزش ترسناک بود ولی رازی که پشتش بود ترسناکتر. و من، کیم جنی به عنوان کسی که باید رازهارو ک...

    Completed  
  • callisto
    51 19 18

    -دوختن پاره نوشته ها به هم.

  • 𝑻𝒉𝒆𝒓𝒆 𝒊𝒔 𝒅𝒂𝒓𝒌𝒏𝒆𝒔𝒔 𝒂𝒓𝒐𝒖𝒏𝒅!
    2K 506 27

    همه چیز از جایی شروع شد که امپراطور، کسی که باید پدر صداش میزدم، تصمیم گرفت صیغه‌ی پسرعموی اولم بشم! من جنی، شاهدخت هفتم گوریو، مادرم یه گیسانگ از سرزمین هانه! اون صیغه‌ی مورد علاقه‌ی امپراطوره و منو برادر تنیم مجبور بودیم واژه‌ی نامشروع رو تموم عمر با خودمون بکشیم! برای فرار از ازدواج اجباری به سرزمین هان پناه بردم ت...

  • Groupchat (Persian Translation)
    9.7K 1.6K 16

    Justinbieber یک گروه چت ایجاد کرد . . . Written by: noacf_ Persian translation by: Shey-da [Completed] °•Highest Ranks•° (OG) #1 shawn mendes (22/3/19) #1 arianan grande (29/3/19) #1 justin bieber (29/4/19) #2 zayn (16/4/19) #3 one direction (27/3/19)

    Completed  
  • The Pure Blood Princess
    19.7K 2K 35

    همان طور که عشق میتونه تبدیل به نفرت بشه... نفرت هم میتونه تبدیل به عشق بشه...🥀

  • inside🥀(dramione+18)
    2.1K 294 28

    ما خوب یاد گرفتیم بدون صدا زمزمه کنیم،در هوای نیمه تاریک سالن ، وقتی سیاهپوش ها حواسشون به ما نبود ، می‌تونستیم دست هامون رو سمت هم دراز کنیم و انگشت های هم رو لمس کنیم،لب خوانی هم یاد گرفتیم!!! همینطور که سرهامون کج رو بالشت گذاشته بودیم به دهان هم خیره میشدیم و بعد چیزی می‌گفتیم...... ☘️_____☘️_____☘️_____☘️_____☘️_...

  • Sweet curse(+۱۸)
    1.8K 265 10

    هرماینی دختری معمولی که در لندن زندگی میکند و تصمیم دارد برای قبولی در دانشگاه درس بخواند اما اتفاقی ساده باعث میشود تمام زندگی او تغییر کند! اتفاقی به سادگی ریزش موهایش! اما همین اتفاق باعث میشود او درکیر نفرینی شود! نفرینی که نمیداند باید او را شوم در نظر بگیرد یا شیرین! اما این نفرین هرچه هست..انگار باعث شده است هر...

  • words
    31.2K 6.2K 20

    تا ابد که نمی تونی فرار کنی .. می تونی؟

    Completed  
  • One look
    1.9K 139 19

    "چشاتو ببند" چشامو بستم بعد از چند لحظه هرى ادامه داد "حالا بازشون كن، تو يه نگاه چى ميبينى؟" "تو يه نگاه، من يه گنگستر خطرناك ميبينم" از حرفم نااميد شد و سرشو گرفت پايين "كه من عاشقشم" با اميدوارى بهم نگاه كرد منم تو چشاى سبز رويايش زل زده بودم بالاخره حسمو بهش گفتم

  • Do not say me No (+18) Harry Styles
    103K 4.7K 30

    عشق میتونه یک اشتباه باشه یا یک حقیقت دربند گناه.♡عشق میتونه تکرار بشه و عشق قدیمی رو تصحیح کنه یا اثباتی باشه برای درست بودنش ☆¡¿

  • Half-Blood
    116K 29.4K 162

    «دورگه» پایبند اقوام و اماکن نشو. انسان باش. بدون مرز! A Louis Tomlinson Fanfiction highest ranking: #4 in fanfiction

    Completed