𝒎𝒊𝒅𝒏𝒊𝒈𝒉𝒕 | نیمه شب همه چیز با مرگ پدر و برادرم تغییر کرد، حالا من مونده بودم با دشمنانی که با ظاهری دوستانه قصد شکست دادنم را داشتن... فکر میکردم بین تمام آدم های اطرافم، حداقل تو یکی واقعیِ اما تو هم به من ثابت کردی که هم چیز در این دنیا، جز دروغ نیست، تمام اون حرف ها و احساساتی که باهم لمس کردیم همش دروغ بو...
تهیونگ دورگه ای نیم خون آشام و جادوگر که برای اینکه بتونه وارد اجتماع انسان ها بشه شخصیت واقعیش رو با ماسکی بپوشونه با از خطرات احتمالی حفظ بشه ژانر:ومپایر،فانتزی،اسمات،رومنس کاپل:تهجین،(؟)
ྉ༻────────ྉ༻ ༄ 𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝙏𝙝𝙚 𝙂𝙧𝙪𝙙𝙜𝙚 ~ ~ [ کینه ] : [گرادج] ~ به خودم نگاه میکنم ، حتی مرگ هم از نگاهم می‌ترسه... چه حسی داره کل زندگیت تو یک کابوس خلاصه بشه؟ برخلاف بقیه نمی‌خواستم از این کابوس بیدارشم بیدار شدن برا زنده هاست نه برامنی که خیلی وقته مردم ! بهم میگفتن قاتل ولی خبر نداشتن خودمم یه مقتول بودم...
⊱Mr.Sunflower࿐ •کاپل: جینمین°تهجین •شخصیت های اصلی: جین~جیمین~تهیونگ •شخصیت های فرعی:جونگ کوک°یونگی°هوسوک°نامجون •اپ:نامشخص [ نوشته بود آدما به کسی که دوستش دارن دروغ نمیگن بعد خوندنش تو به ذهنم اومدی دروغ هایی که بهم گفتی و منی که میدونستم داری دروغ میگی و بازم دوست داشتم ]
𝗺𝘆 𝗯𝗹𝘂𝗲 | کامل شده" آبی من " زندگیِ من همیشه پُر از مشکلات و سختی بود، تا وقتی که تو پیدات شد! همه چیز با وجود تو تغییر کرد، حتی من... با تو یاد گرفتم چطوری زندگی کنم، چطور به فردا امیدوار باشم. ولی انگار ما از دو دنیای جداگانه بودیم، نشد که تا آخرش باهم بمونیم! کاش همیشه کنارم م...
+سوکجینا..... زودتر آرزو کن الان کیکت آب میشه... -خیلی خب..... هولم نکنید.... سوکجین بایه لبخند دندونی تودل برو آرزویی کردو به قصد فوت کردن شمعا سرشو جلو برد درست همون لحظه ای که شمعا خاموش شدنو دود حاصل از اونا داخل فضای کافه پخش شد تازه فهمید که یه پسربچه چند قدم اونطرف تر ایستاده و عین یه مجسمه داره تماشاش میکن...
after us | کامل شده" بعد از ما" تو همیشه برای من فرق داشتی! با دیدنت قلبم تُند تر میزد، وقتی نگاهمون بهم گِره میخورد نفسم بند می‌اومد، حتی دستام میلرزید وقتی لمسشون میکردی... من همیشه نگاهم به تو بود، با اینکه فقط برای تو چیزی جز یک دو...
ایده های یهویی و سناریو های کوتاه از کاپل"taejin"قراره اینجا اپ بشن. Jintae Taejin
▫️Name : ICE ▫️writer : Rednight ▫️Genre : Romance, dram, philosophical ▫️couple : Namjin, Taejin ▫️character : Seokjin, Namjoon, Taehyung جینی لوگرند، سوپرمدل کره ای-فرانسوی به کشورش برمیگرده تا هویتش رو پیدا کنه و مسیر زندگیش با شناختن یه مرد بیخانمان، دستخوش تغییر میشه. ---------------------- +وقتی پای پول و قدرت...
[ سه گانهِ Time Trap ] فصل اول : آینه مرگ کیم تهیونگ و کیم سوکجینی که عشق زبانزدی بین همه دانشجو های دانشگاه و دوستاشون داشتن بخاطر یک سهل‌انگاریِ جبران ناپذیر از همدیگه جدا میشن. اما چی میشه...
...آپ متوقف شده! -" در آسیای شرقی نه تنها زنان بلکه مردان هم موهای بلند دارند!..دلیل موهای کوتاه دخترت چیست؟!" مَرد با ترسی که زبانش را لال ساخته بود، جواب داد"س..سرور.." -"اما چهره‌اش به گونه ایست که مرا به یاد ماه می اندازد" خلاصه جونگ‌وون و اورنینا تصمیم می‌گیرند،برای داشتن یک فرزند در زندگی‌شان از خدای دریا، پوزئی...
جین از این مهمونی ها متنفر بود...اون ها ثروتمند نبودند...حتی کمی از اقشار متوسط هم پایین تر بودند و این برای یکی از پسران خاندان بزرگ و سرشناس کیم نوعی سرشکستگی محسوب میشد...
داستان عشقه چهار عضو بی تی اس...🏳️🌈🦋 ★COUPLE:تهجین،یونمین ★WRITER:@sookjinho ★GENRE:رمنس،ریل لایف،زندگی روزمره ★UP:کامل شده _میدونستی من هنوز نمیدونم چرا قبولم کردی؟ _فقط چون دوست داشتم.و چون اگه مغز از کار بیافته،هنوز اعضای بدن سالمن؛اما اگه قلب نزنه همه چیز تموم میشه... #taejin _____________________________ _...
*متوقف شده فعلا* " _و اینجوری بود که سرزمین اودین توسط الهه یخ و سرما از دست الهه مرگ نجات پیدا کرد و هنوزم که هنوزه بعده چند دهه راجب اون موقع صحبت می کنن و مردم احترام زیادی براش قائلن! _ نونا چلا تو این قشه پلنسس نبود ته با الهه یخی علوسی تونه؟ دخترک لبخندی به شیرینی پسر کوچولو زد _ چونکه این قصه با قصه های دیگه فر...
ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴊɪɴᴛᴀᴇ , ʏᴏᴏɴᴍɪɴ,ɴᴀᴍᴊɪɴ . . ɢᴇɴʀᴇ: ꜱᴍᴜᴛ , ʀᴏᴍᴀɴᴄ , ᴛᴀᴊᴀᴠᴏᴢ, ꜱᴀᴅ . . وضعیت آپ: نامعلوم . ..من دیگ شاد نیستم ، دیگ شاد زندگی نمیکنم ، فقط زندگی میکنم تا تمومش کنم .. اره از تهیونگ و زندگی 9 سال پیش دیگ اثری نیست . نزاشتن ازش اثری بمونه ...
" تو قهرمان منی و ازت ممنونم که همیشه کنارمی" خب من امروز یه سری مطالب درباره ی تهجین خوندم و بینشون چیزای ناخوشایندی دیدم که اذیتم کرد و باورم نمیشد چطور یه نفر که خودشو طرفدار بی تی اس میدونه همچین حرفای زشتی به جین یا بقیه بزنه. من تک تکشونو خیلی دوست دارم و این اواخر دیوونه تهجین شدم پس تصمیم گرفتم احساساتمو توی ا...
داستان عشقی توی زندگی هر کسی اتفاق نمیوفته؛ ولی اگه توی زندگی یه نفر اتفاق بیوفته ماجراهای زیادی در پیش داره... همه میگفتن که اون پسر بدردش نمیخوره و توی سطح خونوادگیش نیست اما سوکجین به حرف مردم و خانواده‌ش اهمیتی نداد و با قلبش جلو رفت... انتظار نداشت راه اسونی باشه.. اما توقعش رو اونقدری بالا نبرده بود که تحمل این...
توشات تهجینی😍 دارم‌میمیرم...یه هفته ست نه بهم نگاه میکنه نه باهام حرف میزنه...نزدیکش میرم با اخم صورتشو برمیگردونه...منکه خیلی وقته قبول کردم نمیتونه منو اونطور که من دوستش دارم، دوست داشته باشه ولی یه هفته ست حتی نگاهشم ازم دریغ میکنه...
. ببین سوکجینا این فقط برای نهایتا یک ساله. کمپانی بخاطر جابه جایی ها و مسائل دیگه خیلی تحت فشاره این هیت ها یه جورایی مثل تبر داره ریشه مون رو قطع میکنه ولی خبر جفت شدن دوتا ویژوال گروه مثل زدن چند تا نشون با یه تیره. نامجین شیپرها آروم میگیرن، قدرت تهجین شیپرها هم انقدر هست که جلوی بقیه وایسه با برملا کردن ر...
من اصلا فیک نمینویسم فقط دلم یه وانشات عاشقونه تهجین میخواست، که شد توشات. ☺️☺️☺️
-نه نه...فقط دلم برای اون یکی بابا خیلی تنگ شده چرا تو خونه نیست؟ رفته جایی؟ اپا تهیونگ میشه بگی زودتر برگرده دل بورا یه عالمههه براش تنگ شده این هوا دست های کوچیکش رو تا جایی که میتونست از هم فاصله میده. تهیونگ با دیدن رفتار دخترش اشک توی چشم هاش جمع میشه به سمت بورا میره و بغلش میکنه، تمام تلاشش رو میکنه تا صداش نل...
پایان یافته :] 🐺🐯🐱🦊🐶🐰🐻 هر امگاورس قانونای مشخصی داره... توی این امگاورس هر اتفاقی ممکنه بیافته... همچی ب قلم من بستگی داره... پس منتظر غیرمنتظره‌ها باشید... Couple: nammin , jintae , jingy , hopekook ژانر: امگاورس|هپی‌اند|انگست|bdsm|اسمات| _______________________ 🦊😡🐱 _هی مین یونگی...چطور جرات میکنی ازم سرپیچ...
اینجور نبود که از قبل نقشه کشیده باشم. فقط اتفاق افتاد وحالا من نمیدونم چجوری باید این وضعیت رو کنترل کنم. خب شاید من آدم خوش گذرونی باشم اما... اما این باعث نمیشه بخوام با اون اینکارو کنم... کسی که تقریبا منو بزرگ کرده. باید جبرانش کنم هرجور شده، حتی اگه قلبم هزاران تیکه بشه... همه چیز از حدود یک ماه پیش شروع شد، یک...
Couple:Taejin Genre:🤏مدرسه ای، عاشقانه، کمدی،کمی اسمات Time up:مشخص نیست داستان از اونجایی شروع میشه که جین بعد از هفت سال از فرانسه به کره برمیگرده و یکی هست که توی این هفت سال منتظر پسرخاله و کسی که عاشقشه میمونه کلی اتفاقات جالب براشون میفته و همین زندگیشونو قشنگ تر میکنه
☆ Second Hybrid ☆ ___________________________________________ سوکجین دانشجوی 20 ساله ای که مجبور میشه برای تحقیق روی گلهای کم یابی به جزیره ججو سفر کنه ، با کیم تهیونگ دو رگه ای که پرورش دهنده ی این گلهاست رو به رو میشه و هردوشون متوجه ی این میشن که توی گذشته خاطرات زیادی باهم داشتن... _______________________________...
- جسارت منو بپذیرید، اما شما دیگه کدوم خری هستید ! • - اون باید مجازات بشه، خیلی سریع.. ! • - این فقط یه خواب احمقانه‌س..همین.. ! • - تو به گذشته اومدی تا معشوقه‌ی واقعیت رو پیدا کنی ! ⌯┈──┈┈⋆┈┈──┈⌯ تابحال شده به سفر در زمان فکر کنید؟⏳ تابحال فکر کردید که شاید، .... که ممکنه حقیقت داشته باشه؟🎴 برای من، فقط یه قضیه‌ی...
چشمامون از چیزی که دیدیم گرد شد . با اون موهای صورتی و لبای قرمزش ، اشک از چشمای گرد و تیله ایش رو صورتش میریخت و انگشتای سفید و کوچولوش به پایین هودی صورتیش چنگ زده بودن. پاهای لختشو از سرما جمع کرد و من ... دلم برای موجود کیوت رو به روم بدجور ضعف رفت . تهیونگ مبهوت بهش اشاره کرد _این همستر کیوت ..جین هیونگه؟ _آ...
