Tümünü Seç
  • Head Hunter
    26.3K 17.9K 47

    ( Completed ) چی میشه اگه تو آینده تکنولوژی بیاد که میزان ژن روان آزاری جنین رو تشخیص بده ؟! و چی میشه اگه اون درصد به ۹۹ درصد برسه ؟! یعنی اون جنین یه روان آزاره ... یه قاتل زنجیره ای ولی اون ۱ درصد باقی مونده چی؟! اون ۱ درصد یعنی ممکنه اون جنین یه نابغه باشه !! پس تصمیم چیه ؟! ممکنه ما انیشتین رو بکشیم تا هیتلر...

    Tamamlandı  
  • hypophrenia
    15.2K 2K 29

    جانگکوک افسر پلیسیه که مامور میشه برای پیدا کردن راز تاریک خاندان کیم که حزب مخالف بتونه قدرتشون رو درهم بشکنه اما برحسب اتفاق کلید این راز پسر کوچیک تر این خاندانه که شباهت زیادی به عشق اولش کیم تهیونگ داره که سالها پیش ناپدید شد... ● نام فیک ~>هیپوکندریا ○ ژانر ~> روانشناسی ،انگست، جنایی ● نویسنده ~> sara ○ کاپل ا...

    Tamamlandı  
  • THE RULE NUMBER 3 [vkook]
    216K 36.6K 76

    جونگ كوك آروم پرسيد: -يعني هدف زندگي اين نيست؟ كه لذت ببريم... لذت هاي وحشي... مثل بوسيدن پسري كه نميشناسي؟ تهيونگ لبخندي زد: -مگه ما همه خودمحور نيستيم؟ كاري رو ميكنيم كه فقط و فقط به نفع خودمونه و فقط خودمون لذت ميبريم... هممون خودخواهيم... جونگ كوك پرسيد: -پس هدف اينه كه فردي رو پيدا كنيم كه منافع اون برامون مهم...

    Tamamlandı   Yetişkin
  • 𝐀𝐌𝐍𝐄𝐒𝐈𝐀𝐩𝐡𝐢𝐥𝐢𝐚 ||kookmin
    66.9K 21.4K 91

    🪧 پایان یافته fic: amnesiaphilia🃏 Main couple: kookmin Side couple: kookyoon genre : criminal/angst/romance, smut "از نگاه کردن به خودش میترسه! چرا باید کسی از نگاه کردن به خودش بترسه یونگی؟ بعضی وقتا که به خودم خیره میشم.. منم میترسم اما.. اون احمق چه قدر به کثافتی که بهش تبدیل شده خیره مونده که اینجوری وحشت میکن...

    Tamamlandı   Yetişkin
  • 𝙁𝙨𝙤𝙜 ❘ 𝒗𝒌
    242K 23.9K 46

    نام↲ پنجاه سایه خاکستری خلاصه ↲ وقایع این رمان که در سیاتل ایالات متحده آمریکا رخ میده به بیان روابط عاطفی عمیق میان جئون جونگکوک، پسری باکره و فارغ‌ التحصیل رشتهٔ ادبیات و کیم تهیونگ، کارآفرین بانفوذ و ثروتمند می‌پردازه.جونگکوک بعد از اشنایی با کیم زندگیش دچار تغییراتی میشه که... ᴳ ᴱ ᴺ ᴿ ᴱ ↓ 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 𝐛𝐝𝐬𝐦...

    Tamamlandı  
  • Dispensation (Persian)
    13.2K 1.8K 44

    ایا میتونیم از سرنوشتمون فرار کنیم؟ وقتی زندگی تصمیم میگیره نابودت کنه...تماشا میکنی یا تو هم نابودش میکنی؟ کاپل اصلی: هوپمین کاپل فرعی:ویکوک،نامجین ژانر:مافیا، اسمات

    Tamamlandı  
  • Bruised sky [Yoonmin, Vkook, Namjin Au]~Completed~
    72.4K 11.5K 44

    🖤آسمان کبود🖤 [کامل شده] [فصل دوم فن فیکشن دریای سیاه] گفت: "بخاطر خودت از تو دست کشیدم،برای اینکه بیشتر آسیب نبینی!" مثل این می موند که تو دریا غرق بشم و آخرین تلاشهاش رو هم برای نجاتم دریغ کنه! چطور میشد بدون اون آسیب نبینم؟ انگار نمی دونست آینده ی آرزوهام به بودنش بنده! دست هامو در حین غرق شدن رها کرد تا آسیب نبی...

    Tamamlandı   Yetişkin
  • 𝖱𝖤𝖯𝖱𝖨𝖲𝖠𝖫 𝖲𝖯𝖨𝖱𝖠𝖫🍷
    94.9K 13.6K 25

    تهیونگ ووکالیست گروه معروف راک‌، بی تی اس با میلیون ها طرفداره. اما هیچ‌کس نمی‌دونه پشت این گروه معروف یک گنگ بزرگ مافیایی پنهان شده. گنگی که کاملا تحت حمایت دولت کره‌ی جنوبیه و متحدین قدرت مندی در همه‌جای جهان داره. داستان از یه گفت و گوی ساده توی بار بین تهیونگ و جی‌پارک، دوتا از قدرتمند‌‌ترین رئسای مافیای آسیا شروع...

    Tamamlandı  
  • Black sea [Vkook,Yoonmin,Namjin Au]~Completed~
    115K 15.9K 38

    🌊دریای سیاه🌊 [کامل شده] دست هایش به رنگ خون آغشته شده...گونه هایش به رنگ اشک... چشم هایش فریاد میکشند و لب هایش بر هم دوخته شده اند.. این دریای سیاه دریا نبود، مرداب بود، باتلاقی بود برای فرو بردن احساساتش.. او مانده بود بی عشق، بی روح، بی جسم، او مانده بود بدون او.. ~~~ "گریه نکن. مردم فقط توی فیلما به خاطر عشق می...

    Tamamlandı   Yetişkin
  • Virus Z : SOPE Version
    7.8K 1.8K 18

    + فیلم کازابلانکا یه دیالوگ داره که میگه «ما هم برای عاشق شدن عجب وقتی گیر آوردیم! درست زمانی که تمام دنیا داره از هم می‌پاشه» این دقیقا حکایت من و توعه هوسوک... ~~~•••~~~•••~~~•••~~~ ویروس زِد کاپل: سپ ژانر: رمنس/اسمات/تخیلی‌زامبی‌محور وضعیت: پایان‌یافته تاریخ شروع: شنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۰ تاریخ پایان: جمعه ۱۶ اردیبهشت ۱۴...

    Tamamlandı   Yetişkin
  • blood and chocolate
    51.2K 6.8K 22

    جیمین پسری که فکر میکرد به لطف پدرش باید تا اخر عمرش توی کلاب برقصه و به مافیا سرویس بده با اومدن یه غریبه زندگیش زیر و رو شد . تا قبل از اومدنش فاحشه ی درجه یک کلاب بود که تنها چیزی که ذهنش رو درگیر می کرد گرفتن انعام خوب و دزدیدن مشتری های پولدار از بقیه ی فاحشه ها بود ولی بعد از اومدن اون توی زندگیش سرنوشتش تغییر...

  • ●• Black Swan •|آینه شکن| •●
    101K 14.3K 81

    دو تروریست ، مین شوگا و دستیارش کیم تهیونگ یه ماموریت جدید برای ترور پسر پروفسور پارک و تهدید اون میگیرن. این ماموریت برای مین شوگا فوق آسون به نظر میاد و تهیونگ هم باید تو این ماموریت ثابت کنه که بالاخره میتونه یه تروریست حرفه ای باشه. ظاهرا که همه چیز عادیه اما اینبار یه چیزایی قرار نیست درست پیش بره. شوگا جز ادم کش...

    Tamamlandı   Yetişkin
  • A Monster's Heart
    253K 30.6K 98

    +"نمیدونم چی شد.... دیدمت، متنفر شدم.شناختمت، عاشق شدم. مگه بین دیدن و شناختنت چقدر فاصله بود؟چقدر فاصله بود که اینطور آشوبم کرد..؟" -"چرا پا گذاشتی تو زندگیم؟چرا یهو پیدات شد و زیر و روم کردی؟ من فقط فرشته ی عذابت بودم؛ چرا اومدی و فرشته ی نجاتم شدی..؟" <><><><><><> قلب یک هیولا، حکا...

    Tamamlandı  
  • BLOW
    119K 20.9K 23

    تفنگو روی گونه ش فشار داد " خودت چی فکر میکنی ؟" کاپل : کوکوی ژانر : جنایی ، اکشن ، روانشناختی ، اسمات محدودیت سنی +18 [[ بعلت استفاده از خشونت ، کلمات رکیک ، موادمخدر و ... ]] وضعیت : پایان یافته ✔ [I don't own the cover !]

    Tamamlandı  
  • puppeteer
    430K 39.5K 41

    ♡ʙᴇ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴɢᴇ ᴛʜᴀᴛ ʏᴏᴜ ᴡɪsʜ ᴛᴏ sᴇᴇ ɪɴ ᴛʜᴇ ᴡᴏʀʟᴅ

    Tamamlandı   Yetişkin
  • Destiny |Minyoon| (Completed)
    111K 16.5K 101

    نام فن فیکشن : سرنوشت کاپل ها : تهکوکگی ، مینیون ، تهکوک ژانر : رمنس ، اکشن ، اسمات ، تریسام ، جنایی ، معمایی و روان گردان رده سنی : +۱۸ خلاصه : داستان درباره ی زندگی مین یونگی هست که چطور از کیتن لوس ددیاش تبدیل به یه قاتل تحت تعقیب پلیس میشه . ❌پارت ها کوتاهن ❌( ولی در عین حال زیادن )

    Tamamlandı  
  • Moscow | Hopemin Completed
    94.3K 15.4K 23

    _میدونی دوست نداشتنت مثل چیه؟ _مثل این میمونه که دریارو از ساحل بگیرن چون از ساحل بدون دریا فقط یه کویر میمونه...🌊 خلاصه: مسکو داستانی عجیب از زندگی خون آشام هاییه که سرنوشت خودشون رو انتخاب کردن... طبق قوانین جدیدی جهان به دو بخش تقسیم میشد...شمال برای خون آشام ها و جنوب برای انسان ها... اما چی میشد اگه سرنوشت برده...

    Tamamlandı   Yetişkin
  • 🎭Puppeteer _ عروسک‌گردان 🎭
    131K 13.4K 20

    (Completed) _ نگو که فکر میکردی دیگه منو نمیبینی! قدمی سمت جونگکوک برداشت و با پوزخند غلیظی که روی لبهاش نقش بسته بود ادامه داد: _ فکر میکردی تموم میشه؟؟ باید احمق باشی من 12 سال عاشقت نبودم که به اون بچه ببازمت. _ حق نداری حتی بهش اشاره ای کنی... میفهمی؟! روبروش ایستاد و اجازه داد نفس هاشون فاصله کم بین صورت هاشون رو...

    Tamamlandı  
  • Moscow S2 | Hopemin، Vkook Completed
    75.1K 13.1K 27

    فصل دوم: Moonrise طلوع ماه... توی شهری مثل مسکو چه معنایی میتونست داشته باشه؟ خون آشام ها فرزندان ماه بودن...اما چی میشد اگه ماه پای فرزندان ارشدش رو با ماجرا باز میکرد؟ تهیونگ سوبایانین شهردار فعلی مسکو، باید به همراه برادرش به جنگ با آشوب های آینده ی مسکو میرفت... اما عشق... طلوع دوباره ی ماه، طلوع دوباره اون پسر...

    Tamamlandı   Yetişkin