SERIAL KILLERS
این کتاب به مطالعه زندگی و رفتار قاتلان سریالی می پردازه. پس برای همه مناسب نیست.
اون روزا پر از مرگ بود. همه جا بوی خداحافظی میداد. کسی نمیدونست کِی بار اخریه که میخنده، کِی بار اخریه که برمیگرده. من ترسی از زندگی توی مرگ نداشتم، دیگه چیزی نداشتم که از دست بدم. تو از کجا اومدی و ترس من شدی؟ "دوستت دارم چون توی بدترین روزای زندگیم سر و کلت پیدا شد. دوست دارم چون بدترین روزا رو واسم به بهترین روزا ت...
the trust[اعتماد] شاخههای قطور و بلندش را دور بدنم پیچید. کاملا واضح بود که قصد له کردنم را دارد. حتی نمیتوانستم یکی از انگشتانم را تکان دهم. صدای خورد شدن استخوانهای دنده ام را میشنیدم. دیگه امیدی به زنده ماندن نداشتم.
داستان کوتاه کامل شده. به دختر روبه روم نگاه کردم. داشت گریه میکرد. "خو، خواهش می، میکنم. م، من نمی،خوا، بمیرم." شوکه بهش نگاه کردم. من داشتم چیکار میکردم؟ با این که هی خون بالا میاورد همچنان سعی میکرد که با التماس برای خودش یک زندگی بخره. [لطفا کسانی که خیلی خیلی حساسند این داستان را نخونن، چون بعصی قسمتهاش مربوط...
"هر چیزی شروعی داره. اما من نمیدونم بازی منو تو از کجا شروع شد!شاید تقصیره مِه توی چشمات بود که راهی که توش قدم میذاشتم رو ندیدم. حالا وسط میدون فقط منو توعیم. منی که ترسیدم و تویی که...پس تو کجایی؟!"
"Maybe our love was not right from the beginning ; I was wrong" "شاید عشق ما از اولم درست نبود ؛ من اشتباه کردم" •بر اساس داستانی واقعی •
[Larry child] تاریکی همیشه جای پلیدی،زشتی و گناه نیست. تاریکی میتونه جای تنهایی باشه.. میتونه جای غم های هزارساله باشه.. جایی که تمام خاطرات نداشته اونجا کهنه میشن و حتی وجود نداشتنشون هم از بین میره.. و برای بیرون اومدن از این تاریکی،باید به درون روشنایی رفت. و این روشنایی چه چیزی..یا چه کسی میتونه باشه؟
این دفترچه حاوی مطالب شخصی است ! ولی نترس من از خونده شدنش ناراحت نمیشم:) هرچند که اگر اجازه بگیری بهتره :/ بلاخره هرچی نباشه دفترچه خاطراتمه ! من یو ماهیرو هستم . پسر اول خانواده یو ؛ گفتم اول پس طبیعتا روزگار یه دونه برادر کوچکتر به من داده ؛ نیشنویا؛ اخلاق عجیب و بامزه ای داره که ترجیح میدم توصیفش نکنم چون قلمم ق...
خسته بودن فقط جسمی نیست . بعضی اوقات روحت خسته میشه . بعضی اوقات دلت میخواد خاموشش کنی . خاموشش کنی و تا چند سال بخوابی . و وقتی بیدار شدی ، همه چیز درست شده باشه . همه چیز بدون حضور تو ، خودش راست و ریست شده باشه . اما چیزی که هست ، همینجاست ... میتونی جسمتو خاموش کنی ، میتونی بخوابی ، ولی نمیتونی روحتو خاموش...
این یه بوک آموزشیه و قراره کلمات و مکالمات سادهی ژاپنی رو توش یاد بگیرید~ روزهای آپ نامشخصه^^ آپدیتی وضعیت: فعلاً رو مود آپ کردنش نیستم^^^ 1🏆 #anime 1🏆 #otaku 1🏆 #انیمه 1🏆 #آموزشی
ژانر: مبارزه، سنین، فانتزی، تلفیقی بی ال درباره: دختری ک موند، تنها توی به مبارزه نابرابر... نظر تو چیه انتقام سورا، درسته یا ن؟:) ~پشیمون نمیشی بیب
ووگو خدای قدرتمند عدالت... چیانگ دا پسر سرخوش و بی هیچ هدفی... چه اتفاقی میوفته وقتی این دوهمو میبینن استاد و شاگرد عشق و تنفر دشمنی و خیانت دنیایی پر از خدایان طرد شده دنیایی نه تاریک نه روشن دنیایی که باعث میشه چیانگ دا به سمت وو گو شمشیر بگیره... اما آیا میتونه؟عشقش چی؟
لوسیفر یه پسر بنظر ضعیف که پسر نامشروعه چطور به قدرت میرسه چطور در راه عشق و قدرت سختی میکشه و چطور زندگیش پیش میره یه داستان هیجانی و عاشقانه ووشیا ژانر بی ال، ووشیا ، هیجانی،مدرن،تاریخی،تناسخ،تخیلی،اکشن *به پایان رسید* اگه خوشتون اومد منتظر نظراتتون هستم درتلگرام@luciferfairy
Criminal ( جنایی) گیو پسری جوان است که شغلی خطر ناک دارد و قصد دارد خانواده اش را از شغلش دور نگه دارد اما در این کار شکست میخورد و به دنبال انتقام است
به دنبال انتقامی که تنها دلیل زنده موندنش بود و بهش امید میداد. و مزاحمی که مجبور به تحملش بود. شاید یه روزی از شرش خلاص میشد...ولی نه به این راحتی! قسمتی از متن : " اینکه یه قاتل انقدر بهم نزدیک شده باشه؟...آره...هیجان انگیزه...یه مجرم با هوشی مثل تو که نمیزاره حوصلم سر بره. " NAME : LUNATIC BLONDE (بلوند دیوانه)...
_میدونی چیه؟اگه به جای تو بودم خداروشکر میکردم که آدمایی تو زندگیم بودن تا دلتنگشون بشم.
"من چیز هایی میدونم که نباید بدونم" شاید، اگر کسی به حرف آنها گوش میکرد و از راز بزرگی که سال ها بین خودشون نگه داشته بودن با خبر میشد، این همه بچه قربانی نمیشدند.. (تا حدی ترسناک)
دنیاهای موازی که توشون اتفاقات عمودی میوفته دنیای برعکس چه شکلیه؟بهت میگم. . . . داستان یا فیک نیست*
گذشته تمام نشده است. هر بار که به آن نگاه کنی، مثل کودکی رشد میکند. این داستان روایت دو سفر است. یکی مهاجرت از سرزمینی خشن و دیگری سفری به گذشته.
یک کارآگاه خصوصی بدشانس و وسواسی دوباره فرصت پیدا می کند درگیر یک پرونده ی تازه شود. اما این پرونده عادی نیست. مشتری تازه ی او خودِ زمان است. او باید سر از کار کسی دربیاورد که ظاهرا سعی دارد با ماشینی، زمان را در جهان های موازی مختلف کنترل کند. حالا کارآگاه با کسی طرف است که دلش می خواهد در همه ی دنیاهای ممکن برنده با...