Seleccionar todo
  • I've waited so long...
    504K 60.7K 67

    زیباترین آدم هایی که تا کنون شناخته ام، آنهایی بودند که شکست خورده بودند، رنج میکشیدند، دچار فقدان شده بودند و با این حال راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بیرون آمدند این افراد، یک حسی از قدردانی، حساسیت و فهم زندگی داشتند که آنها را پر از شفقت، ملایمت و توجه عمیق و عاشقانه میکرد زیبایی این افراد، اتفاقی و بی س...

    Completa  
  • Shsh!
    52K 7K 45

    هری فهمید اگر میخواد زنده بمونه باید بین لبای زین نفس بکشه! شکار معصومیت یک پرنس زیبا واقعا ستودنی بود! دست زین پایین رفت و هری لبشو محکم گاز گرفت ؛ کمربند اون حوله ی مزاحم رو از جاش کند.. دست مرد لای رونش حرکت کرد. حس میکرد ملافه های زیرش الانه که آتیش بگیرن! طولی نکشید که وجود ناگهانی زین رو تو خودش حس کرد! چنگ د...

  • Cruel {Zarry}
    360K 18K 50

    Zayn grabbed a fist full of brown curls, pulling Harry's head back while slowly tracing the outline of his face with the black gun. "Didn't someone's little plan just backfired?" He chuckeld. " I think it just did, babe." "Zayn, I can explain. Please just hear me out." "Explain?" Zayn pushed the gun inside Harry's mo...

    Completa   Madura