NOAH | VKOOK
Noah ❄ "لبهایم بوی دروغ میداد. اما تو کنار گوشم زمزمه کردی: باران را برقص! نگاه را بوسه بزن، خواب و رویا را نقاشی بکش... انگار که وظیفهات، تنها شیفتگی بود!" writer: Olda couple: Vkook Genre: Drama, Romance slice of life, smut, sport
Noah ❄ "لبهایم بوی دروغ میداد. اما تو کنار گوشم زمزمه کردی: باران را برقص! نگاه را بوسه بزن، خواب و رویا را نقاشی بکش... انگار که وظیفهات، تنها شیفتگی بود!" writer: Olda couple: Vkook Genre: Drama, Romance slice of life, smut, sport
والِ پَنجاه وَ دو هِرتزی "تکمیل شده" _________________________ وال پنجاه و دو هرتزی... تنها ترین وال اقیانوس... پسری که صداش شنیده نشد... __________________________ ژانر: روزمره، درام، روانشناسی کاپل: تهگی #1 - taegi #1 - tragedy #5 - fiction
๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Bᴀʀᴄᴏᴅᴇ 」 • بارکد ~ Complete • کاپلی° ویکوک - یونمین • ژانر : عاشقانه | روزمره | نقد اجتماعی | انگست ❥•↿#Sevil 💜 #بارکد -•ᴛᴇᴀѕᴇʀ~ یک نفر پشت میله های زندان/ پدری که مرده بود. یک نفر زیر دود و سیگار / خواهری که رفته بود. مرگ هم به سراغشان نمی آمد~ راهش را کج می کرد... پشت چشمی می آمد و می رفت. بارکد تیره...
[Completed] {دسته جمعی یعنی حداقل چند تا نهنگ غمگین؟ پیدام کن، غمگین باش و دستمو بگیر وقتی میزنم به ساحل. دستهی من باش.} ᯾︎ •کاپل: ویکوک/کوکوی •ژانر: زندگی روزمره، رومنس، انگست، اسمات •روزهای آپ: پنجشنبهها، ساعت ۹ شب (اتمام یافته) ᯾︎
- بیشتر، همیشه خوبه. همیشه بیشترش رو میخوام. genre: BDSM, Smut, Romance
𝑳𝒐𝒗𝒆 𝒀𝒐𝒖 𝑺𝒐 𝑩𝒂𝒅 - بدجوری دوستت دارم قسمتی از فیک: تمام انگیزه ام از اومدن به این کتابفروشی فقط دیدن اون صورت بینهایت جذابشه ...وقتی رو به قفسه ها می ایسته و کتابهارو مرتب میچینه، وقتی پشت میزش میشینه و با نگاه فوقالعاده اش بهم نگاه میکنه و قیمت کتاب رو میگه .. زمانی که با اون لبخند لعنتیش من رو مخاطب قرا...
جونگ كوك آروم پرسيد: -يعني هدف زندگي اين نيست؟ كه لذت ببريم... لذت هاي وحشي... مثل بوسيدن پسري كه نميشناسي؟ تهيونگ لبخندي زد: -مگه ما همه خودمحور نيستيم؟ كاري رو ميكنيم كه فقط و فقط به نفع خودمونه و فقط خودمون لذت ميبريم... هممون خودخواهيم... جونگ كوك پرسيد: -پس هدف اينه كه فردي رو پيدا كنيم كه منافع اون برامون مهم...
💜فول شده💜 . . وقتی فرشته ها نقطه ضعفش میشن... وقتی آسیب دیده ترینشون میشه ملاحت تک تک ثانیه هاش... وقتی درد ها...استرس ها...و ترس های فرشته ی هفده سالش... مرد میکننش توو اوج شونزده سالگی... وقتی به تکاپو میندازنش...شجاع میکننش...که ببره این خط بدبختی رو از زندگی جیمین... جیمین...پسر اروم و عجیب مدرسه اونقدر اروم م...
جمین تمام تلاشش رو برای لاس زدن با جنو میکنه اما اون پاپی زیادی ضد حاله text/au
๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Blind Guy 」 • پسر کور Complete • کاپلی° • ژانر : عاشقانه | روزمره [-اگر یک روز بگم که من اون مردی که فکر میکنی نیستم... اگر بگم یک هیولای زشتم...چیکار میکنی؟ پسر خنده ی قشنگش رو دوباره نشونم داد. -ماسک لعنتیت رو از روی صورتت پایین میکشم و بهت ثابت میکنم: هیولاها وجود ندارن...] 💎°آیدی تلگرام و واتپد نو...
[رسیدن/𝙍𝙚𝙖𝙘𝙝]🐈 «جئون جونگکوکی که روی دبیرفیزیک جدید مدرسشون کراش میزنه. و پارک جیمینه فیک نویسی که در تلاشه به کراش عزیزش اعتراف کنه. تلاش؟!.....» ☛𝑾𝒆𝒍𝒄𝒐𝒎𝒆 𝑻𝒐 𝑭𝒐𝒙𝒊𝒏𝒔𝒊𝒅𝒆 🦊❈ •اولین فیک منتشر شده به قلم من ممکنه خیلی ایرادات داشته باشه •چنل تلگرام @foxinside_o 🐈کاپل: ویکوک / یونمین 🐈ژانر: طنزم...
[بمیر/𝘿𝙄𝙀]🦋 «از یه جایی به بعد این خوشیهاشون بود که توی گوششون بلندبلند فریاد میکشید... جونگکوک شد تمام زندگی پسری که تا قبل از اون با مرگ توی لحظههاش دست و پنجه نرم میکرد؟!» ☛𝑾𝒆𝒍𝒄𝒐𝒎𝒆 𝑻𝒐 𝑭𝒐𝒙𝒊𝒏𝒔𝒊𝒅𝒆 🦊❈ •پارتهای داستان کوتاه هستند •این داستان فقط زیادی ساده و شیرینه •چنل تلگرام @foxinside_o �...
تهیونگ یه ایدله معروفه که به جانگ کوک پاک و بی ریای داستان، درباره ی سایز دیکش بهش پیام میده. -منحرفانه -مزاحم بودن خانواده 😂 -کیوت بانی -تاپ ته -باتم کوک -ترجمه شده توسط خودم -کردیت wtfics
{کامل شده} داستانی کوتاه از رابطه ی دو پسر. یکی از اونها متحمل درد و رنج جسمی و روحی بسیاریه، و دیگری متحملِ عشق به اونه. برشی از کتاب: "شاید توی زندگی بعدی تونستم نجاتت بدم. شایدم توی همین یکی، ولی با یه زندگی دیگه!" *𝐖𝐞𝐥𝐥, 𝐟𝐮𝐧𝐧𝐲 𝐲𝐨𝐮'𝐫𝐞 𝐭𝐡𝐞 𝐛𝐫𝐨𝐤𝐞𝐧 𝐨𝐧𝐞 𝐁𝐮𝐭 𝐈'𝐦 𝐭𝐡𝐞 𝐨𝐧𝐥𝐲 𝐨𝐧𝐞 𝐰...
هفت سال از ازدواج تهیونگ و جونگکوک میگذره.شب تولد 29 سالگی تهیونگ، شبیـه که تصمیم میگیره به زندگیش پایان بده و جونگکوک رو برای همیشه تنها بزاره. ______________________________________ "انگار لحظات ارزشمندش مثل سنجاقکهای بهاری به سرعت از توی هوا میگذشتن و اگه میخواست اونها رو بگیره و مزه مزهشون کنه، باید بلندتر پر...
🌸من برای تو شکفتم🌸 ×ترجمه شده× کاپلے: ویکوک/کوکوی ، یونمین ، نامجین ژانر: انگست ، رومنس ، هاناهاکی «با قطره اشکی که روی گونه اش چکید، نفس عمیقی کشید و دستشو باز کرد. اخرین نگاه رو به چشمای سرخ و پف کرده اش انداخت، نگاهشو به مشت باز شده اش داد. وقتی به شئ بی گناه تو دستش نگاه کرد، اشک های بیشتری روی گونه هاش راه گرفت...
GENRES : Romance, Tragedy, School life, Angst ,Smut 🔞 COUPLE : TAEJIN, KookMin, Sope "سقوط" بزرگتر که شدیم مداد هایمان هم تکامل یافتند وتبدیل به خودکار هاي بیرحم شدند تا یادمان دهند که هر اشتباهی قابل پاک کردن نیست وضعیت آپ : تمام شده ‼️ By: MOON
Genre: omegaverse/smut/romence/fluff Up:کامل شده خـلـاصـه فـیـکـشـن ↧ جـونـگکـوک 🎃 یه گرگ سـفـید امگاست که بعد ازهیجده سالگی نشون جفتش رو بدنش ظاهر شده اما جفتی وجود نداره....این در حالیه که هیچ امگایی 🌝 بدون حضور جفت، نشونش ظاهر نمیشه...در همین بین هم یکی از گرگ های سـیـاه ⚫️ که نوع برتری از گرگ ها هستن و هر کدوم...
.•°⊙Genere: school life_ romance .●⊙ وقتی تهیونگ پسر شر و بدنام مدرسه، گلوش پیش خرخون کلاسش گیر می کنه و سعی می کنه نظرشو جلب کنه... .●⊙سه شاتی⊙●.
«فلورانس»🎻 _ازش متنفرم اما نگاهم به هیچکس جز چشم های مشکی اون خیره نمیشه... اون درست مثلِ سمفونی که فراموشش کردم... گلی که هیچوقت ندیدمش... مجسمه ای که هیچوقت نساختم... سمفونی که هیچ وقت نواخته نشده و من اون رو بین چشم های اون شنیدم. این حس ممنوعه است و من... برای اینکه ممنوعه ترین ادم زندگیمه ازش متنفرم🎻 _______...
+ عادتش نده به مربا جونگکوک! - منو دخترم دلمون میخواد مربا بخوریم تو دخالت نکن کله هویجی! | مربای هویج 🥕 | کاپل: ویکوک / کوکوی وضعیت: وان شات
𝐓𝐡𝐞 𝐓𝐫𝐚𝐩 تله 🔖|• بین آدمهایی که با ماسکهای روی صورتشون دور و اطرافش در حال رقص و شادی بودن داشت به دنبال شخصی بهنام کیمویکتور(تهیونگ) میگشت. مردی دورگه با چشمهای فریبنده و تیلههای آبی رنگ که قاچاقِ انسان انجام میداد! بازرس جئون قرار بود درآینده به عنوان یک پلیس مخفی به جای پسر عموی کیمویکتور وارد عم...
「Landing ⛸」 𖦹 Kookv and Yoonmin 𖦹 Romance, Fluff, Smut, Sport 𖦹 Translator: Nelin 𖦹 Writer: Sharleena یکی از هیجانانگیزترین و چشمگیرترین ورزشها بین تمام رشتههای مختلف، اسکیت روی یخه که بدون شک هر کسی از تماشا کردنش لذت میبره و نمیتونه نگاهش رو ازش بگیره. کیم تهیونگ، قهرمان اسکیت رو یخی که توی دنیا حرف اول رو...
یونگی:من فقط میدونم نباید این اتفاق می افتاد! جیمین:چه اتفاقی؟ یونگی:نباید عاشقت میشدم...
"کیورِنسیا" :خونه ای که قابل اعتماد ترین خودت رو به نمایش میذاری... این استوری قراره یک دفترخاطرات مسخره و حوصله سر بر بشه... قراره دیالوگ آدمای پر حرف تو مغزم توش نوشته بشه... شاید بتونم بعدش بخوابم! احتمالا سخته ولی میخوام با صحیح ترین، واقعی ترین و قابل اعتماد ترین خودم رو به رو شم...و خوندنش رو پیشنهاد نمیکنم! م...
خلاصه : جونگ کوک یه پسر گوشه گیر و تنهاست که توی یه جزیره زندگی میکنه. یه روز اتفاقی با یه پری دریایی که یه سازمان دنبالش بود، ملاقات میکنه و بعد از مدتی بهش علاقمند میشه ولی آیا دو انسان از دو دنیای متفاوت میتونن عاشق هم بمونن! قسمتی از فیک: من میخوام تو همین چند روزی که پیشمی عاشقی کنم ... _ بقیه ی عمرت میخوای چیکا...
/دربارهی همهی خانوادههای LGBTQIA+/ توی این صفحه سعی شده تقریباً تمامی چیزهایی که بهتره درمورد خانوادهی الجیبیتیکیوآیای بدونید، ذکر بشه. اثبات پزشکی، تاریخچه، داستانها، پرچمها، دستهها و... امیدوارم، مفید واقع بشه. [درحال تایپ...]