Select All
  • THE RULE NUMBER 3 [vkook]
    231K 37.9K 76

    جونگ كوك آروم پرسيد: -يعني هدف زندگي اين نيست؟ كه لذت ببريم... لذت هاي وحشي... مثل بوسيدن پسري كه نميشناسي؟ تهيونگ لبخندي زد: -مگه ما همه خودمحور نيستيم؟ كاري رو ميكنيم كه فقط و فقط به نفع خودمونه و فقط خودمون لذت ميبريم... هممون خودخواهيم... جونگ كوك پرسيد: -پس هدف اينه كه فردي رو پيدا كنيم كه منافع اون برامون مهم...

    Completed   Mature
  • Deadlock [KookV]
    135K 19.5K 23

    «من متوجهم که مشکل از کجاست؛ شماها زیادی جدی هستید. یه چهره‌ی به ظاهر باهوش، صرفا نشون‌ دهنده‌ی هوش نیست آقایون‌. تمام کارهای ابلهانه‌ی دنیا، با همین حالتِ چهره انجام میشه. لبخند بزنید آقای محترم. لبخند!» •.☁️Title: Deadlock •.☁️Status: Completed •.☁️Couple: KookV •.☁️Rating: NC-17 •.☁️Tags: Age difference, Unequal r...

    Completed   Mature
  • white voice[completed]
    43.7K 9K 27

    به آرام ترین شکلی که میشد بهم نزدیک شدی، آنقدری حرفه ای و چیره دست، که حال نمیتوانم تو را دور از خود تصور کنم. آنقدری که باور دارم مال منی،گرچه که من آنقدر بی عرضه ام که نتوانم از اموالم محافظت کنم. همانگونه که کمی پیشتر تمامت را میخواستم،مدتی که گذشت ،قلبت را،پس از آن افکارت ،قانع تر شدم و لب هایت را التماس کردم ،سپس...

    Completed  
  • BROKEN
    251K 34.3K 41

    [Completed] "به شوهرم نگو، ولی قراره ازش طلاق بگیرم" تهیونگ مست در حال گفتن این حرف ها به جونگکوک بود. کسی که در واقع شوهرش بود! Genre: romance, General, Drama, Slice of life Couple: Kookv Writer: ongiepills Translator: Helen___aw 🥇angst 🥇Lgbt 🏅boyxboy 🏅Kookv 🥇Fanfiction 🥇Jungkook 🥇fic 🥇taekook 🥇Romance �...

    Completed  
  • The Nightmareᵏᵒᵒᵏᵛ (Full)
    79K 15.8K 39

    بگذار زمان و جهان متوقف شوند، عشق جوانه زده بود. عشق میان خاک، گل و خون ریشه دوانده بود. حال هر چه میخواهی برسرش اسلحه نگه دار. همراه بلوندی و فرمانده باشید. ♡ ___________❄__________ иαмє: ᵀᴴᴱ➣иιgнτмαяє ϲουρℓє: κοοκν ωяιτєя: ƒαяαиακ gєияє: нιѕτοяιϲαℓ, ϲℓαѕѕιϲ, яοмαиϲє, ωαя, ѕмυτ, 🔞

    Completed  
  • Leica
    58.7K 11.7K 18

    • Name : Leica 📷 • Couple : Vkook • Writer : Ziwon • Summary : یک دوربین! همه ی آنچه که سرنوشت برای گره زدن آن دو در سال ۱۹۵۱ نیاز داشت، یک دوربین بود و همه ی آنچه این گره را می گشود٬ جنگ؟ عاشقانه ای در دل جنگِ میان دو کره!🚢

    Completed  
  • Broken pieces(vkook) (Completed)
    271K 38.7K 53

    (فروپاشیده) کیم تهیونگ یه وکیل خشک و مقرراتیه که تمام زندگیش رو صرف کارش کرده و هیچ اعتقادی به عشق نداره! اما یه روز دفتر خاطرات پسری به دستش میرسه که همه ی زندگیش رو زیر و رو میکنه! (اقتباسی از یک رمان دوست داشتنی) داستان اصلی کامل شده افتر استوری کامل شده ژانر:رومنس،درام،انگست،روانشناسی،اسمات کاپل:ویکوک/کوکوی

    Completed  
  • Artwork | اَثَرِ هُنَری | Completed
    125K 19K 25

    - فقط خواستم بهت ثابت کنم، من توی رابطمون عاشق ترم! و تو ترسوتر ----------------------------------- + جونگکوووووک صدای جیغ های آزاردهنده ی تهیونگ وقتی که روی سکوی وسط سالن، برای اجرای مراسمِ فرقه، بسته شده بود، به گوشمون چنگ مینداخت! +کمکککککک و جونگکوک، که صورتشو پشت نقاب مخفی کرده بود، تا کسی اشک هایی که برای اون پس...

    Completed  
  • Hidden Beauty || Kookv_Vkook_Sope
    281K 52K 56

    |کامل شده| گذشته، درد، زیبایی- ______________________________________________ 🎨کاپل: کوکوی/ویکوک، سُپ 🎨ژانر: درام، رومنس، برومنس، کلاسیک شروع: 11 سپتامبر 2020 پایان: 14 ژوئن 2021

    Completed  
  • 𝐂𝐀𝐍𝐍𝐄𝐋𝐋𝐄 <ⱽᵏᵒᵒᵏ>
    36K 5.5K 11

    کانل/دارچین(کامل شده) دارچین:درختی که از همه ی قسمت هاش بوی مطبوعی استشمام میشه و مثل چوب جادویی هرچیز رو لمس کنه، رائحش رو به اون میده. داستانی در دهه 50 میلادی، بین جغرافیا های مختلف و شخصیت های متفاوت تر. مرد تاجری که اعتیادش به تنباکوی لیکوای فرانسوی، با عطر دارچین آمیخته میشه، و پسر چشم آبی نابغه ... __________...

    Completed  
  • 𝗧𝗶𝗴𝗿𝗶𝗱𝗶𝗮 ᵛᵉʳˢ
    238K 35.3K 73

    𝙃𝙮𝙗𝙧𝙞𝙙 - 𝙁𝙡𝙪𝙛𝙛 - 𝙏𝙝𝙞𝙡𝙡 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 - 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 سازمان EPA، در ظاهر یک سازمان محافظت محیط زیستی بود که از حیوانات دارای نژاد خاص حفاظت می‌کرد. اما در باطن روی انسان‌ها آزمایشاتی انجام می‌داد و با تزریق ژن و هورمون‌های حیوانی، سعی در تغییر رَویه بدنشون داشت. در این بین تنها یک مورد مثبت بوجود اومد...

    Completed   Mature
  • He was my Mona Lisa || TaeKook ~ Completed
    37.6K 8K 42

    دستیار رافائل سانتسیوی کبیر بودن، جونگوک جوان رو چند قدم به آرتیست شدن نزدیک‌تر کرده، اون با پسر لئوناردو داوینچی معاشرت می‌کنه، و نقاشی تو خونشه، به نظر میاد همه چیز آرومه تا اینکه سر و کله‌ی یه تاجر شرقی به زندگیش باز میشه، وینسنت کیم، که مخفیانه یک قاتل هم هست، و بیش‌ از حد به جونگوک توجه نشون میده، راز واقعی لبخند...

    Completed  
  • The Real Me [kookv]
    878K 136K 85

    - نمی‌تونم مثل قبل بغلت کنم. - نبایدم بتونی. من ماسکم رو جلوت زمین انداختم. ~~~ - بودنت اعتیادیه که دلم نمی‌خواد هیچ‌وقت ترکش کنم؛ مثل اعتیاد تو به لیمو. ~~~ ژانر: رمنس، درام، اسمات، روزمره

    Completed   Mature
  • Blinded (Vmin/BTS) Completed
    190K 32.9K 80

    برف می‌باره و من دوسِت دارم. عاشقانه‌ای لبریز از احساس، آبی و آرام. ● فصل یک : لبخندها ● فصل دو : اشک‌ها ● فصل سه : امید چاپ شده توسط نشر مانگاشاپ Highest ranking : #1 in Fiction #1 in BTS Written by BlackStar داستان در حالِ ویرایش می‌باشد :)))

    Completed  
  • 𝑨𝑵𝑮𝑬𝑳 𝑰𝑵 𝑻𝑯𝑬 𝑯𝑬𝑳𝑳 [Completed]
    170K 31.6K 32

    _چی میشه اگه یه گل وسط میدون جنگ باشه کوکو؟ _وقتی دشمن حمله کرد له میشه _ولی چی میشه اگه همه اون گلو ببینن و بعد نخوان جنگ کنن؟ _الان حتی اگه یه کتاب قصه هم انقد راحت به جنگ روی کاغذاش پایان بده مردم نمیخرنش تهیونگ _ولی اگه تو داستان من گل بتونه جنگو پایان بده چی؟ 𝑲𝒐𝒐𝒌𝒗 𝒇𝒊𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏

  • Drifted apart
    468K 63K 48

    - قرارمون این بود که با کمک هم ذره ذره این مانع رو از سر راه برداریم.قدم به قدم. من ازت خسته نمیشم. ولی اگه یه روزی شدم، تو منو برگردون به اون جایی که بهش تعلق دارم...توی آغوش خودت. ته! میدونی چی منو اذیت میکنه؟ اینکه هرباری که بهت نزدیک میشم، میترسم باعث آزارت بشم.ولی اگه تو احساسات اون لحظه ات رو باهام درمیون بذاری...

    Completed   Mature
  • TOUCH OF THE POOR
    443K 65.9K 44

    🥀🌪 دو تا آدم، از دو تا دنیای کاملا مختلف. یکی درحال زندگی کردن، اون‌یکی فقط دنبال زنده موندن. جئون جانگ کوک، معاون شرکت اتومبیل JK، دوست داره همه رو زیر کنترل خودش بگیره، و تا حالا موفق هم بوده و فکر میکنه از این به بعدم خواهد بود چون یه آدم ثروتمنده و همه پول رو می پرستن. حالا چی میشه اگه یه آدمی مثل تهیونگ که از...

    Completed  
  • 𝐓𝐡𝐞 𝐁𝐫𝐨𝐤𝐞𝐫 | KOOKV
    866K 113K 49

    [Completed] "خیره به چشمای تخس تهیونگ که با اون خط چشم گربه ای انگار داشتند براش چاقوکشی می کردند عصبی لب زد: - این ازدواج اندازه مدارک مالکیتی که ازت دارم واقعیه کوچولو... اینچ به اینچت مال منه! سرشو نزدیک تر برد و درحالی که لب هاش موقع حرف زدن تقریبا لب های تهیونگ رو لمس می کردند غرید: - و این یعنی دست از پا خطا کن...

    Completed  
  • ༒︎𝐈𝐤𝐢𝐠𝐚𝐢
    560K 74.2K 44

    ‌ [کامل شده] 🤎هر دو عاشق بودند اما دور از هم، هر دو برای هم زندگی میکردند، اما بی هم. قلب‌هایشان به هم گره خورده بود و گویا هیچ چیز توان باز کردن این گره را نداشت اما توان دور کردنشان از هم را چرا. بعد از رفتنش تنها کسی که برایش مانده فرزند کوچکش بود اما حتی فرزندش هم آینه‌ای بود از او. به بودن بی هم عادت کرده بودند،...

    Completed  
  • Step Brother Dearest
    177K 20.9K 28

    [ پایان یافته ] وقتی که برادر ناتنیش اومد تا باهاشون زندگی کنه، هیچ ایده‌ای نداشت که میتونه عاشق برادر کوچیک ترش بشه. اون به همون سرعتی که وارد زندگیش شد، وارد تختش شد و اون رو ترک کرد. اما کارما اونقدرا هم مهربون نیست، بعد هفت سال، هردوشون درحالی که جایگزین هم رو پیدا کرده بودن، روبه‌روی هم قرار میگیرن، و حالا که بزر...

    Completed  
  • the Princess :::... ✔
    445K 110K 80

    ༺شاهدُخت༻ جونگکوک از مَرد بودن شرمی نداشت... اون از یک مردِ متفاوت بودن هم شرمی نداشت. اما نمیتونست بشینه و ببینه که تک تک اعضای خانواده ش جلوی چشم هاش پر پر میشند! پس توی دنیای لباس های پر زرق و برق و جواهرات گرون قیمت غرق شد و خودش رو به جای یک دختر جا زد و پا به قصرِ سلطنتی گذاشت... اما هیچوقت فکر نمیکرد شاهزاده ی...

    Completed  
  • •° Black Tattoo °• [ KookV, Namjin] Completed
    227K 38.4K 55

    "نگاهم دوباره به دست های پر از تتوی جونگ کوک افتاد و بی معطلی چیزی که از ذهنم می گذشت رو به زبون اوردم: تو چند سالته؟ گوشه ی لبش رو کج کرد که باعث شد لپ سمت چپش بیرون بزنه و شبیه یه بچه خرگوش بشه. از دیدن چهره کیوتش لبخندی ناخودآگاه رو لبم نشست و با شنیدن صداش که گفت: بیست و دو... سعی کردم جلوی بزرگ شدن لبخندم رو بگیر...

    Completed   Mature
  • Let Me Touch Your Voice | Vkook, Sope
    132K 20.5K 36

    〴︎Summary ৲︎ زندگی کردن بدون یکی از حس‌هایی که به روزهات آهنگ می‌بخشید کارِ راحتی نبود، اما جئون جونگوک نیمی از زندگیش رو به همین مِنوال گذرونده بود؛ پسری که با وجود نشنیدن هیچ صدایی، روحِ یک خواننده‌ی دلشکسته رو درک می‌کرد. با این وجود، چقدر باید می‌گذشت تا تهیونگی که برعکس اون موهبتِ داشتن تموم حس‌هاش رو داشت، دردها...

    Completed  
  • Euphoria [KookV] ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ
    4.9K 590 1

    [خوشحالی ] 💌 [ نویسنده] 💌 اندیشه [ خلاصه ] 💌 جئون جونگ کوک استادی که دو ترم تهیونگ رو توی درس زبان مشروط کرده، تهیونگ بخاطر رهایی از دست جونگ کوک همراه مادرش به سئول نقل مکان کرده اما توی ترم جدید دوباره جئون جونگ کوک رو توی دانشگاه جدیدش هم میبینه... [ کاپل ] 💌 کوکوی، یونمین [ ژانر ] 💌 رمنس، اسمات، طنز

    Completed