oneshot
وانشات از کاپل های سریال و فیلم ها
" زیبایی وجود تو بهترین قسمت از زندگی منه، ویل. تنها خودخواهی من. " Hannigram oneshot Series: Hannibal
این قراره همه چیز باشه. همه چیز راجب تو. تویی که میپرستمت لازم به ذکره بگم بدون ویرایشه پس اگه چیزی کم و بد بود معذرت میخوام. 𝖼𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 : 𝗁𝖺𝗇𝗇𝗂𝗀𝗋𝖺𝗆
شاید دیگه واقعیتتو یادم نیاد. شاید زمان بیشتر بگذره و تو بیشتر محو بشی. بیشتر دور بشی. بیشتر با تاریکی پشتت یکی بشی. اما میدونم که هیچ وقت فراموش نمیشی، چون تو طوفان بودی و فرار کردن از طوفان غیر ممکنه. مهم نیست که چقدر تند میدوای.
این اولین داستان من توی این جاست و تقریبا یه جور فن فیکشنه از هانیبال. در واقع ،بیشتر تصورات من از فصل چهاریه که هنوز ساخته نشده و مشخص نیست کی ساخته بشه. زیاد مسائل به قول دوستان "اسمات" نداره. بیشتر سعی کردم استایل هانیبال رو حفظ کنم. نمیدونم چقدر موفق بودم. داستان راجع به زمان بعد از قتل اژدهای سرخه. این داستان...
هیچی فقط گفتم یکم دور هم باشیم بخندیم🤝🏻 ام بعضیاشون ترجمه شدن بعضیاشونم از خودمه امیدوارم دوستش داشته باشین♥️
یه بوک پر از وانشات های هانیگرام 🩸 اما با یه تفاوت... اینجا ممکنه خیلی چیزا تغییر کنه🤷🏻♀️ اگر کارکترهای اصلی زن باشن چی؟ یا دو تا بچه دبستانی؟ شایدم هم ویل هیچوقت هانیبال رو لو نده... شایدم هانیبال همون بار اول ویل رو بکشه... امیدوارم از این بوک لذت ببرین🫠♥️
یه سوفله سوخته قراره دوتا بازیکن قهار رو به بازی بکشه که هیچکدومشون بلد نیستن چطور باید بازیش کنن.... Not mine, it's from Archive of our own, by someone called, EarthsickWithoutYou
خلاصه: ویل گراهام تو زندگی هانیبال بی ماننده, و اون به شکل خشن و آشفته ای عاشقش میشه. این برای ویل ما خیلی خوب نیست, اما ممکنه خودش اونطوری که انتظار میره مخالفت نکنه. این فن فیکشن ترجمهست و من نویسنده اصلیش نیستم، امیدوارم دوستش داشته باشین🫰
شرلوک و جان، به پیشنهاد یا شایدم اجبار شرلوک، به یک سفر تفریحی روی دریا میرن. "که جان یکم استراحت و تفریح کنه..." مشکل اینجاست که شرلوک هیچوقت اهمیت نمیده. و مخصوصا هیچوقت خودشو گرفتار شرایط کسالت آوری مثل تفریح به سبک مردم عادی وسط دریا نمیکنه. اونم وسط دریا!! "یه جای کار میلنگه" جان با خودش فکر میکنه. یه فف جانلوک...
خب همه چی از گیا هست 🌈 معرفی بوک👑 اسمات💦 چت های کوتاه🍆 داستان کوتاه💥 عکس🍑 معرفی فیلم🌏 معرفی مانگا و مانهوا و وبتون📖📲
[Completed] کتاب وانشات از تمام شیپ های معروف سریال ، فیلم ، کتاب ، انیمه و.... که به صورت درخواستی و یا ترجمه نوشته میشه. 🚫غیر از برابچ واندی و کیپاپ🚫 اینجا ایده هایی رو نشر میکنیم که خوابمون رو تسخیر کردن. خوشحال میشم درخواستی دارید بهمون بسپارید. نویسنده ی دوم : @hannanee نویسنده ی سوم : @amanda_herah #sterek #de...
جمع آوری مجموعه بزرگ بی دی اس ام به زبون فارسی... گزیده ای از اطلاعات موجود توی اینترنت و مقاله ها و سایت های شخصی افرادی که توی روابط بی دی اس ام هستن....😎😂 بشتابید بشتابید😂😂😂 با چیزایی توی این بوک آشنا میشید که بطور عموم راجبشون اشتباه فکر میکنیم! یا کلا نمیدونیم یا حتی اسمشو شنیدیم و راجبشون زر میزنیم!😂 توی ب...
" تو كى هستى؟ " " هرى پاتر." جايى كه دراكو بايد با گرايشش كنار بياد، و جاى ترسيدن به كسى كه هست افتخار كنه. written by: @NoticeMePotter persian translation.
جسد بی جان معشوقش را در اغوش گرفته بود و به اندازه ی تمام سال های عمرش اشک میریخت که ندایی به گوشش رسید _تو باعث شدی که این اتفاق بیفته...
عاشقت شدم .....بدون هیچ دلیلی......مهم نیست تو چی هستی.....چه موجودی هستی....فقط اینو بهت میتونم بگم که من عاشقت شدم بدون هیچ دلیلی دوست دارم با من باش حتی اگه هزاران سال بگذره بازم عاشقتم
هری پسری که بخاطر کارای خونش یه برده میخره ولی کم کم بهش تمایل جنسی پیدا میکنه و همش میخواد با اون رابطه داشته باشه ولی به لطف نویسنده اتفاقایی تو داستان میوفته👀😸....ـ
{جنی کیم خیلی مغروره} (completed) وقتی رپر معروف لیسا بازیگر و مدل کره جنوبی جنی رو مورد انتقاد قرار داد! _اون خیلی فیکه و فقط تظاهر به خوب بودن میکنه! کاپل:jenlisa ژانر:تکس_طنز_اینستاگرام_توییت
مجموعه ای از وانشات های جنلیسا Warning : mature contact which some of them includes BDSM but still there is soft chapters
🔞داستان از ادامه انیمه است مال بعد از اسکی روی یخ نمایشی ویکتور و یوری باهمه وقتی که ویکتور می خواد عشقشو به یوری اعتراف کنه ولی نمیدونه چجوری از طرفی اوتابک می خواد عشقشو به یوریو اعتراف کنه و در مورد اتفاقات بعد از اعترافشون 🔞 شروع:۲۱/اسفند/۱۳۹۸ پایان: ؟
"من میخوام بچه داشته باشم..." "نه،نمیخوای." هری میخواست که پدر بشه و لویی نمیخواست،اما همیشه اون اتفاقی نمیوفته که لویی میخواد. *Written by @velvetfrnk *
لویی توی یه رستوران کوچیک به اسم جیجی تو دانکستر کار میکنه. هری هم معلم جدید کلاس دومه. ملاقاتشون زندگیه لویی رو زیر و رو میکنه اما اون عاشقه هر قسمت از این تغییره +هری تاپه اسمات هم زیاد داره و اینکه حاملگی مرد و اینا هم داره اگه بدتون میاد نخونید
- تو دوباره نمره ریاضیتو کم گرفتی بیب + آره، شاید چون میخاستم بعدش با معلم خصوصیم درس کار کنم لبمو گاز گرفتم و با لبخند مرموزی اینو گفتم که باعث شد نیشخندی رو لبش بشینه: - پس چطوره بیای اینجا و روی زانوهام خم شی تا درس امروزو با هم مرور کنیم؟ ⚠ هشدار ۱: داستان خصوصیه، قبل از خوندنش پیجو فالو کنید ⚠ هشدار ۲: اگه نمیخای...
من بیهوشت کردم از نزدیک ترین آدم های زندگیت جدات کردم با چاقو روی بدنت نقاشی کردم و تو انقدر شکسته بودی که به هر حال عاشقم شی باید فکرش و میکردی که من از چیزی که به نظر میام خطرناک ترم... #1 Gangster #2 Louis Tomlinson #2 Stylinson #3 Larry #3 Larrystylinson #14 Harry Styles