_ اگه التماست کنم برمیگردی ؟ میشه نری و بزاری مواظبت باشم ؟
صدای خنده جین سکوت پارکو شکست . خودشو از بغل نامجون بیرون کشید و با دستاش صورت خیس از اشکشو قاب کرد .
_ آیگو. پسر کوچولومون بزرگ شده
_ اگه التماست کنم برمیگردی ؟ میشه نری و بزاری مواظبت باشم ؟
صدای خنده جین سکوت پارکو شکست . خودشو از بغل نامجون بیرون کشید و با دستاش صورت خیس از اشکشو قاب کرد .
_ آیگو. پسر کوچولومون بزرگ شده
کاپل اصلی: تهکوک|کاپل فرعی: سپ و مخفی
جونگ کوک فریاد زد و دوباره گفت
+من هیچ کاری نکردم، چرا هیچکدومتون حرفامو باور نمیکنید؟ چرا نمیزارید زندگی کنم؟؟؟
جونگ کوک یه قدم دیگه به عقب رفت.
+من دیگه خست...