L𝗼r𝗻 ᯓ گمشده 𝗞oo𝗸v, ──╍╍╍╍── «لیدر پک رِد امگاست؟!» لیدر پک رد که ابهتش زبانزد تمام مردم داخل و خارج انجمن بود، یک امگاست. اوه بله، این دقیقا اولین سوالی بود که در اون لحظه به ذهن جونگ کوک رسید. درحالی که دقیقا روبروی کیم تهیونگ رهبرِ امگایِ پک رِد، دست و پاهاش بسته شده بود و روی اون صندلی قدیمی و چوبی از درد به خودش میپیچید. ──╍╍╍╍── «اگه زندگی کردن بدون من انقدر برات سخته، پس بمیر الفا.» انتظار شنیدن این حرف رو از امگای اتیشش نداشت. لب زد:«چ...چی؟» به چشمهای الفا زل زد و شمرده شمرده گفت:«دوستم داری؟ پس برام بمیر جونگ کوک.» ──╍╍╍╍── «...من فقط شاهد داستان شما و ایندهٔ داستان شما بودم. خدایان بهت شانس دوباره دادن تا پیدا بشی، جونگ کوک. چون خطا از خودشون بود، من تنها همین اندازه می تونم توضیح بدم. مطمئن شو که خودت رو پیدا می کنی. به محض فهمیدن حقیقت بر خواهید گشت...» ┆امگاورس, فانتزی, عاشقانه┆ چنل تلگرام: polacore