"بازپرس بودن کار مزخرفیه نه!؟"
ابروش رو بالا انداخت و پرسید "چطور؟"
نفسش رو صدا دار بیرون داد و روی صندلیش جابجا شد.
"کل هفته رو صبورانه این سوالای تکراری رو میپرسیدی! میخوای بقیشو بجات بپرسم؟"
"بازپرس بودن کار مزخرفیه نه!؟"
ابروش رو بالا انداخت و پرسید "چطور؟"
نفسش رو صدا دار بیرون داد و روی صندلیش جابجا شد.
"کل هفته رو صبورانه این سوالای تکراری رو میپرسیدی! میخوای بقیشو بجات بپرسم؟"