_چی باعث شد فکر کنی میتونی حوله ی کثیفتو به صورتم بکشی؟ اگه عفونت کنم چی؟ _خفه خون بگیر. **** _ازت متنفرم... تهیونگ این جمله رو از جانگکوک زیاد شنیده بود، ولی هیچکدومشون عمیقا همچین حسی به دیگری نداشتن...از جانگکوک متنفر بود ولی حاضر بود بخاطرش گلوله بخوره...این حسی بود که تمام این سالها بهم داشتن"من بزرگترین دشمنتم ولی دستم بشکنه اگه بهت آسیب بزنم" اونا اینطوری بودن... **** یتیم شدن توی سن کم باعث میشه یاد بگیری روی پاهای خودت وایسی و تا مدت زیادی دلت برای مامان بابات تنگ بشه ، ولی تو کاری باهام کردی که یاد گرفتم برای "بقا" بجنگم و تا ابد دلم برای مامان بابام تنگ بمونه.. Genere:enemies to lovers, angst, smut. Couple:kookv
4 parts