Part 11 ♡ Desert!

1.2K 317 85
                                    

میدونستید بعضی هاتون نبات رو تو Vkook اد کردید بعضی هاتون تو Kookv 🤣🤣🤣🤣🤣
وای هربار میبینم خندم میگیره🤣

باید بگم فعلا قرار نیست سردربیارید 😆👋🏻

به نبات من عشق بورزید لاو یو 🍫🍒

_________________________________


" Joungkook Pov "


×بفرمائید اعلاحضرات شام آمادست

از جام بلند شدم و به تبعیت از سوکجین هیونگ سمت آشپز خونه رفتم ولی با یادآوری چیزی ایستادم و به اپن تکیه دادم:

+ آقای سرآشپز؟ کجا میتونم دستامو بشورم؟

تهیونگ مشغول بیرون آوردن پارچ آب از یخچال بود، با حرفم خندید و پارچ رو روی میز گذاشت.

× کنار در ورودی دکتر

به سمتی که اشاره کرد نگاه کردم و سمت راهروی ورودی رفتم، در سفید رنگ رو باز کردم و داخل شدم.
یه بار دوبار سه بار! رو صورتم آب ریختم و تو آینه به خودم خیره شدم، موهای روی پیشونیم نم دار شده بودن و رنگ مشکیشون حالا براق شده بود.

+ واو.... جئون جونگکوک....

تعریف از فیس پرفکتم تو آینه دستشویی دیگه از عاداتم شده بود، اگه یه روزی بفهمم آینه سرویس های بهداشتی چه رازی دارن که صد برابر خوشگل تر نشونت میدن میتونم آسوده سر بر بالین بذارم.

موهای نم ناک روی پیشونیم رو عقب فرستادم و رفتم بیرون.

~•♡♡♡•~


× چرا دقیقا منظورت همین بود کوک!

+ اصلا اینطور نیست سخت در اشتباهی

× اصلا هم در اشتباه نیستم

+ توهم زدی

× هیونگم شاهد بود طفره نرو

+ منظور من کاملا برعک_

با صدای پرت شدن چیزی هردو با تعجب به هیونگ نگاه کردیم، کلافه چشم هاشو بسته بود و چاپستیک ها رو تو بشقاب پرت کرده بود.

_ میزارین بخوریم یا نه!؟ من باید تو آرامش غذا بخورم وگرنه سیر نمیشم اِ !

تهیونگ خندید و مشغول خوردن شد، چشم هامو ریز کردم و به جلو روی میز خم شدم :

+ من اصلنم نگفتم خوشمزست! فقط گفتم اوممم

تهیونگ جلو اومد و به چشم هام زل زد، با شیطنت گفت:

× اولا نیاز نیست تو بگی خوشمزست، من خودم میدونم وقتی از غذایی خوشت بیاد قیافت چه شکلی میشه، دوما وقتی میگی اوممم یعنی از مزش خوشت اومده

خب اون کاملا درست میگفت مزه مرغ خوب و خوشمزه بود، ولی یه درصد فکر کن من اعتراف کنم!

•|𝚁𝚘𝚌𝚔 𝙲𝚊𝚗𝚍𝚢🍩|•Where stories live. Discover now