Seven Days in Hell

6.3K 341 123
                                    

قبل اینکه بخونین:

1.این فیک بدون هیچ منظوری نوشته شده.

2. طوری که رفتار ها و عمل ها در این فیک توصیف شدن، به هیچ عنوان اظهاری بر این نیس که اعضای بنگتن واقعا اینطوری حرف میزنن یا عمل میکنن.
همه چیز ساختگیه.

3. طوری که رابطه توصیف شده به این معنی نیست که در دنیای واقعی رابطه ای اینجوری هست، یا باید باشه، یا صرفا خوبه یا بده. این یک نوشته ی فانتزیه. گولشو نخورین. به خودتونم نگیرین.

4. این فیک فقط برای التیام دادن درد آرمیای حشری از جمله شما و خودمه. لذت ببرین.

+++++++++++++

روز اول...

سوکجین سعی کرد سرجاش صاف باییسته؛
چهره اش هر از گاهی توهم میرفت اما بجاش با خنده ی زوری سعی میکرد قیافشو عادی نشون بده.
لاقل کسی نمیدید که داره زبونشو گاز میگیره تا ناله ی خجالت آوری بیرون نده.

مدام باید به خودش یادآوری میکرد که الان از هر طرف دروبین های متعددی روش زوم کردن و هر حرکت عجیبی از خودش نشون میداد توسط میلیون ها آرمی توی دنیا دیده میشد.

اما مسلما اون یک انسان بی نقص نبود؛ مخصوصا وقتی یک وایبرتور لعنتی توی باسنش داشت تمام معادلات ذهنیش رو بهم میریخت.

     اصلا بهش فکر نکن جین، یکم دیگه کنسرت تموم
     میشه، فقط یه ذره دیگه تحمل کن

برای حواس پرتی از اون شی مرتعش در ورودیش و تاثیری که روی عضو بیچارش داشت( لاقل شلوارش اونقدر گشاد بود که برامدگیش دیده نشه)؛ سرشو به سمت راستش گرفت و تمرکزشو به یونگی داد که میکروفونشو جلوی دهانش گرفته بود و صحبت میکرد.
دست چپش رو به سمت آرنج دست راستش برد و آروم از خودش نیشگونی گرفت.
باید یجوری با خودش ور میرفت تا آروم بشه.

    آره جین همینه فقط به یونگی نگاه کن.ببین چه
    حرفای قشنگی میزنه-

سوکجین با جیغ نازکی عقب پرید وقتی دو جفت چشم براق و به وضوح عصبانی جلوی خودش دید.

جیمین برای چند ثانیه بیشتر بهش چشم غره رفت و بعدش دوباره کنارش ایستاد.

جین آب گلوشو قورت داد و دستشو روی قلبش که ضربانش تندتر شده بود گذاشت.
با اینکه حتی نمیدیدش؛ میتونست انرژی خشم جیمینو از کنارش احساس کنه و همون لحظه در ذهنش به بی دقتی خودش فحشی داد.
هنوز حتی یک روز کامل از تنبیه اش نگذشته بود ولی بازم گند زده بود.

    بیچارم..امشب زنده از این استادیوم بیرون نمیام

و همونطور که حدس میزد بیچاره ام شد.
چون دقیقا بعد از اینکه حرفای یونگی تموم شد؛ وایبراتور با شدت بیشتری،پروستات حساسش رو هدف گرفت و بخاطر شوکی که بهش وارد شد، لب پایینش رو گاز گرفت تا همونجا جیغ نزنه.

Punishment/ Jin×bts(Minjin, kookjin)Where stories live. Discover now