Part 8🌹: My sensitive girl:)

1.1K 64 47
                                    


یوبین همونطور که لبای دختر رو بین لباش داشت با عجله کارت ورود در واحدشو از جیبش در آورد رو تاچ زدش و در باز شد.

کمر گایونو توی دستاش گرفت و همونطور که با خودش میکشیدش داخل، دست دختر رو روی دکمه پیراهنش گذاشت. گایون منظورشو فهمید و مشغول باز کردن دکمه ها شد..

یوبین تن دخترو به خودش چسبوند و درو بست.
بعدش این گایون بود که بین در و بدن یوبین جفت شده بود و دستاش دور گردن زن حلقه شده بود.

یوبین لحظه ای عقب کشید و همونطور که با چشمای خمارش بهش نگاه میکرد با کمی نفس نفس گفت:

_همینو میخواستی بگی مگه نه بیبی؟

گایون گوشه لبشو به دندون گرفت.
بالاخره اون لقبو بهش داده بود..

آروم سر تکون داد و یه دستشو رو گونه یوبین گذاشت:
_می..میخواستم قبل اینکه..از پیشت ببرنم حداقل یه بار..داشته باشمت..

که یوبین غرید:

_هر کس جرات کنه نزدیکت بشه میکشمش! فک کردی بعد اینکه لمست کنم میزارم جایی بری؟

گایون لحظه ای مات شد ولی لبای یوبین فورا کارشونو شروع کردن و لبای درشت دختر رو دوباره مزه کردن..

یوبین که حالا به خاطر شنیدن اون حرفا کمی حرصی شده بود دستاشو به کت دختر رسوند و از تنش بیرون کرد و تاپ زیرش که بند های نازکی داشت رو با پاره کردن از تنش بیرون کرد.

گایون گونه هاش سرخ شد و قطره اشکی از گوشه چشمای بسته اش چکید..

یوبین که همین الانم دکمه های پیراهنش باز شده بود گایون رو توی بغلش رو دستاش بلند کرد و همونطور که میبوسیدش سمت اتاقش رفت.

بدون اینکه برق رو روشن کنه رفت سمت تخت و گایون آروم رو تخت دراز کرد و روش خم شد.

گایون به خاطر کم آوردن نفس آروم اومی کرد و یوبین کمی فاصله گرفت و به دختر زیرش که هیچی نشده نفس نفس میزد پوزخندی زد و گفت:

_اوه بیبی الان زوده واسه کم آوردن.

همونطور که حرف میزد مشغول باز کردن دکمه شلوار پارچه ای سفید دختر شد:

_چون دفعه اول زیاد سخت نمیگیرم کیت کت آروم باش.

گایون تند تند خجالت زده پلک میزد:
یعنی دفعه های دیگه ام قراره باشه...؟

نتونست بیشتر فک کنه چون خنکی بین پاهاش باعث شد نگاهشو بده پایین.

شلوار و لباس زیرش باهم از تنش خارج شده بود و یوبین داشت سرشو میبرد پایین.

نگران نیم خیز شد و خواست با تته پته جلوشو بگیره:

_ن..نه یوبینا..اینکار..آههه..

زبون زن رو عضو دختر کشیده شد و باعث شد ناله آروم از دهان دختر خارج بشه.

یوبین راضی‌ام ریکشن اون توله حساس لیسی به کلیتش زد و بدون هشدار بین لباش گرفتش و مکید. گایون رسما داشت دیوونه میشد ار حس عجیب و خوبی که بهش دس داده بود و کمرشو قوس داد:

Mine ||| Dahyeon [Completed]Where stories live. Discover now