Yoonmin(promise) Pt:1

873 47 6
                                    

سعی کرد بغضش رو قورت بده نمیخواست برای آخرین باری که عشق زندگیش رو میبینه تصویری تار ازش باشه معلوم نبود بار دیگه‌ای که هم رو میبینن کی باشه .
یونگی نزدیک شش سالی بود که توی نیرو های ویژه پلیس بود که به ماموریت های خطرناکی میرفت که احتمال اینکه اتفاق بدی براش بیوفته زیاد بود و فقط یک سال دیگه باید صبر میکرد اون موقع بود که دیگه نیاز نبود جزو نیرو های ویژه باشه.
نگاهش رو به اطراف داد که هر کس داشت با عزیزش خداحافظی میکرد بعد مدت کمی بلاخره تونست یونگی رو پیدا کنه که داشت وسایلش رو توی کوله‌پشتیش میذاشت قدم هاش رو سریع برداشت و به سرعت بهش نزدیک شد و از پشت بغلش کرد ،دست هاش رو محکم تر دور کمرش فشار داد و با حس اینکه دستی که دستش رو نوازش میکرد چشم هاش رو کمی از هم فاصله داد و دست هاش و شل کرد و باعث شد یونگی توی بغلش بچرخه .
سریع سرش رو توی گردن کشیده و سفید یونگی فرو برد و دست هاش رو دور گردنش حلقه کرد و یونگی دست هاش رو دور کمر باریک و ظریف جیمین حلقه کردو سرش رو توی مو های خوش بو و قهوه‌ای رنگش فرو برد و دستش رو نوازش وار روی کمرش حرکت داد تا آرامش رو بهش تزریق کنه ،با بیرون اومدن سر جیمین از گردنش کمی فاصله ایجاد کرد تا حرفش رو بزنه .
_میشه نری هوم
نگاهش رو به اون چشم های مظلوم داد که با یک حرف ممکن بود مروارید های زیباش ازش سرازیر بشن.
_نمیتونم بیبی تا الان شش سال تونستیم فقط یک سال مونده بعدش دیگه میریم از کره به همون جایی که آرزوش رو داشتی هوم .
چند سالی بود که جیمین میخواست بعد از تموم شدن قرار داد ،به نیوزلند برن و زندگی جدیدی رو شروع کنن اما هنوز هم باید صبر میکرد،پس سرش رو تکون داد که باعث شد کمی از مو های به رنگ فندقش رو چشم هاش بیوفته و منظره‌ی کیوتی رو جلوی چشم های یونگی پدیدار کنه.
_باشه صبر میکنم ولی تو باید قول بدی مثل هر سال صحیح و سالم برگردی .
یک چیزی که جیمین نمیدونست این بود که دلیل دیر اومدن یونگی نسبت به بقیه اینه که زخماش خوب بشن و برای پیدا نشدن زخم هاش تتو های زیادی رو روی زحم هاش میزد و همه این ها فقط و فقط برای این بود که چشم های اشکی عشق زندگیش رو نبینه .
_باشه بیبی قول میدم
و بعد بوسه ای روی لب های پفکی صورتی رنگ نرمش گذاشت.
_هی یونگی زود باش داریم راه میوفتیم
با شنیدن هم تیمیش که یکی از دوست های صمیمیش بود لب هاشون رو از هم جدا کرد و دوباره بوسه‌ی کوچکی رو لب هاش گذاشت .
_الان میام
اشک کوچکی از گوشه چشمش چکید .
_گواظب خودت باش باشه یونگی.
سر کوچک و گردش رو بغل کرد و بوسه‌ای روی مو های نرمش گذاشت.
_هستم بیبی فقط بخاطر تو

________________________
این وانشات رو توی چنل اپ کردم و کسایی که میخوان جوین شن اسم چنل :MINSUGA_FAMILY
هست گفتم این رو برای کسایی که ندیدن اپ کنم
بوس بای دوستتون دارم

Little Shot YoongiDonde viven las historias. Descúbrelo ahora