Info

475 103 34
                                    


قدم های محکمش رو به سمتش هدایت کرد و دید که چطور قدم به عقب گذاشت تا از دستش فرار کنه.
دستش رو به نرمی یک پر روی بینیش کشید و از لطافت پوستش تمام تنش غرق لذت شد

_تو حوای منی ، مقدس ترین چیزی هستی که توی زندگی دیدم، ‌بهشت منی ، من نفس میکشمت
انقدر پرستیدنی و زیبایی که هربار با دیدن زیبایی چشم هات داخل ابی هاش غرق میشم
چی توی چشمات داری که هربار با دیدنش پروانه های ابیش میان و تمام قلبمو میگیرن؟
آدمای لعنتی اطرافت حتی لیاقت دیدنت رو هم ندارن پس بهم حق بده که مطمئن بشم هیچکس قرار نیست با لمس کثیفش بهت نزدیک بشه

دستش رو به آرومی روی مژه های زیباش کشید و از حس لمسشون زیر انگشتش لبخند محوی زد ولی با باز شدن چشماش و دیدن ترس توی ابی چشم هاش نفسش بند اومد

+تمام مدتی که منتظرت بودم تنها چیزی  که میخواستم پیچیدن عطرت دور شونه هام بود
اما تنها چیزی که گیرم اومد دونه های برف بود، پس همونجا بخاطرت مردم
نمیتونی بیای و بگی که من حوات بودم و تمام مدت اینجا منو زندانی کنی و ادعا کنی که ادمای اطرافم لیاقت لمس کردنم رو ندارن وقتی که تمام خودت رو ازم دریغ میکنی

_______

سلاااام عزیزای دلم حالتون خوب بوده این مدت؟

خدایا چقدر دلم برای واتپد تنگ شده بود 😭❤️

یه توضیحی راجب این فیک بهتون میدم ماه های قشنگم

این فیک داستان طولانی ای داره پس امیدوارم که ازش خسته نشین و تا اخر راه همراهم باشین

من برای این فیک تلاش زیادی کردم پس لطفا لطفا برخلاف هلپلس و افردیت اگه دوستش دارید واقعا نظراتتون رو بهم بگید میدونید که من ادمی نیستم که فیک رو متوقف کنم ولی از اونجایی که هنوزم سر افرودیت ناراحتم پس اگه واقعا خیلی دیگه ناراحت بشم و ناراضی باشم  برای I sold my soul اپش متوقف میشه ❤️
دو یا سه قسمت اول اپش نامنظمه و بعدش روز های اپ پنج شنبه هاست
کنارش باشین چون قراره چیزای خیلی قشنگی رو بهتون نشون بده که ارزشش رو داره

خیلیی دیگه حرف زدم.. قسمت اول خیلی زود میاد پیشتون

میبوسمتتون امیدوارم که دوسش داشتهه بااشید 🦋😍



You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Jul 23, 2022 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

I sold my soul for your eyesWhere stories live. Discover now