✅
کاپل: کوکوی...👀
ژانر: مدرسه ای . رمنس . اسمات . روزمره
خلاصه: ته مجبور میشه بخاطر اتفاقی که تو مدرسه قبلی افتاده بود به مدرسه دیگه بره ، جئون آرورا و برادرش که جز قلدر های مدرسه هستن رو ته کراش میزنه و از برادرش کوک میخواد تو زمانی که نیست مراقب ته باشه ...
ولی پسر کیوتی که آرورا دیده بود فرسنگ ها با پسری که دوست دختر کوک رو تهدید میکرد فاصله داشتنظر خودم : قشنگ بود ، کار ترجمه شده و پیشرفت رابطه ته و کوک با اینکه هر کدوم مشکل های خودشونو دارن خوب و نرمال پیش میره و اصلا عجیب و غریب نیست
کلا خوبه ...کامل ✨
سلام...چه خبرا🙃
گفته بودم قبلاً ؟ من مهندسی شیمی میخونم 😐😂 یادمه درباره کنکور دادن ناله میکردم ولی نتیجه رو یادم نیست گفتم یا نه حتی درباره اوضاع دانشگاه هم غر زدم 🙂😂
خلاصه اره دیگه 🦦
چرا کامنت نمیزارین 🤡؟
ووت هم نمیدین ...
بقول دوستم باید دست به یقه شیم ☺️ 😁بیاین دعا کنید حالا که داریم به امتحان های ترم نزدیک میشیم من ریاضی و فیزیک رو حداقل 16 بگیرم 😐😂
راستی امروز سر کلاس برنامه نویسی همراه دوستم یه مثلث عشقی شناسایی کردیم 😎 امان از بیکاری 😂💔
البته خیلی مطمئن نیستم ولی از اونجایی دوستم خیلی باتجربه تر از منه....(با اینکه از من دوسال کوچیک تره 🌚)
YOU ARE READING
✨معرفی فیک ✨
Fanfictionمعرفی فیک های خفنی که عاشقشون میشین ...با هر ژانر و کاپلی که دوست دارین . پشیمون نمیشین 😉