𝐇𝐈𝐁𝐄𝐑𝐍𝐀𝐓𝐈𝐎𝐍

120 23 23
                                    

"He does not have a good personality,but my heart fell in love from the first second when I saw his winter eyes. "

"اون شخصیت خوبی نداره اما قلب من از همون لحظه ایی که چشمان زمستانیش رو دید ، عاشقش شد "

○○○○○○○○●
●●●●●●●●●●●○
●●●●●○○○○○○○○●

مثل همیشه باید نفسی از این هوای آلوده از بی احساسی بکشم و حرف بزنم اما من هیچ تعریفی از خودم ندارم ! من اصلا خودم رو نمیبینم ..شاید فقط به آینه نگاه میکنم تا اگه موهام بلند شده ، به برادرم بسپارم تا کوتاهشون کنه.

چیزهایی که از خودم میدونم ، حرفهاییه که بقیه بهم گفتن !
این زندگی سراسر خاکستری اییه که من دارم درسته من بیست و پنج ساله که این زندگی رو برای خودم ساختم و از پنج سال پیش حتی این خاکستری بی انتها رو ، تیره تر کردم.

برای فردی مثل من ، این روزمره‌ی همیشگی ایی بود که هیچوقت تغییر نمیکرد!
چون وجود من ، سرشار از چیزهای خسته کننده است!

هرچند من رو بتای نامحبوبی با ظاهر دلنشین خطاب میکنند ، رایحه‌ی مشمئز کننده‌ی خاک رو دارم که باعث میشه هرروز احساس آلودگی بکنم ..

طبق گفته‌ی همون آدمهای اطراف که هیچ چیزی جز ظاهرم از من نمیدونن ، ظاهر خوبی دارم و حتی میگن اگر که لبخند بزنم ، جذاب میشم !
میگن سهون به خوبی میتونه بتا هارو به خودش جذب کنه ..
اما بتا ها؟!
چرا برعکس بقیه ، من علاقه ایی به بتاها ندارم؟
من حتی علاقه ایی به امگاها و آلفاها هم ندارم ..من فقط درگیر یه نفرم ..من مجنون یه امگای بی رحمم
میتونم دور تمام گرگ هارو خط بکشم چون من فقط عاشق اونم ..

نمیدونم که از چه زمانی مردم چشمانشون رو با مغز تعویض کردن چون شاید از همون زمان بود که قلب من به دستور چشمهایی که سر جای خودشون نبودن ،عاشق شد .
یه عشق ممنوعه؟ نه ! یه عشق نفرت انگیز !

از جمله صفت هایی که همیشه شنیدم،میگن زیادی درونگرا و تودارم و این دلیل محکمی برای تمام اطرافیانمه که بگن من بی احساسم ..
اونها اینطور فکرمیکنن !
مثل وقتهایی که مادر با بقیه دعوا میگیره اما میگه وقتی بمیره پسر دومش که از سنگه قرار نیست براش گریه کنه
یا مثل پدر که برای آینده پسر اولش،که فرد اجتماعی‌ایی شناخته میشه ، رانندگی در حین مستیش رو گردن من انداخت که باعث شد گواهینامه ام باطل شه.

همینقدر ساده اونها فکرمیکنن چون من ساکتم این حتی برام اهمیتی نداره !
ولی اونها نمیدونن من چه لذتی میبرم که موقع رانندگی به صدای آواز خوندن بی کیفیت یه آدم قدیمی گوش بدم!

ولی از کی شروع شد؟؟
از وقتی که برای تنبیه نشدن سانگمین تو مدرسه تقصیر هارو گردن گرفتم؟
این ها به چه معناست؟ من متوجه‌ی هیچی نیستم ..من فقط با افسوس به نظرات بقیه نگاه میکنم !
نمیدونم ‌که بی احساسم یا نه ..حتی اگر زمانی مخالف این فکر میکردم ، انقدر این رو شنیدم که خودم هم باورم شده!
ولی از درونگرا بودن خودم حداقل ،مطمئنم!

•°𝐇𝐈𝐁𝐄𝐑𝐍𝐀𝐓𝐈𝐎𝐍°•Where stories live. Discover now