ماسک و کلاهمو گذاشتم و از هتل بیرون رفتم ...
تو پیاده رو راه میرفتم و نمیدونستم واکنش درست چیه ...کوکی ادمی بود که من یکسال گذشته رو باهاش گذروندم ... با هیچ کس نمیتونستم ارتباط بگیرم ...
کل زندگیم شده بود کار و لایو های کوکی که تهش به کام شدن ختم میشد و تمام!
حالا برحسب سرنوشت یا هرچیزی که اسمشو بزاریم بهش دست پیدا کردم ...
حالا باید چیکار کنم بگم فن پر و پاقرصشم یا بگم خودم مدلم یا کلا نگم ...
عااایش نمیدونم چیکار کنم ...
جیمین ! اینجور وقتا جیمین عین فرشته نجات کنارمه ...به محض رسیدنم به خونم به جیمین زنگ زدم
-بیا بالا جیمین کارت دارم
+تهییییووووونگگگگ شبه بزار بخوابم فردا هزارتا کار دارم
-بیا من کوکی رو پیدا کردم
+چییییی ... دارم میام ...بهترین انتخاب من و جیمین این بود که توی یه برج بودیم
البته که واحد روبرویی جیمین رو بعدها آقای مین کاملا اتفاقی!!!!🤷♂️ خرید اصلا هم هیچ کس نفهمید بخاطر جیمینه !
درکل اینجوری هر وقت کار داشتیم همه کنار هم بودیم ...جیمین با پیژامه ی جذابش چهارخونش و موهای ژولیده اومد
برخلاف شرکت که همیشه شیک و پیک بود !+تعریف کن ببینم کجا دیدیش
روی مبل زانوهامو بغل کردم و چونمو گذاشتم روی زانوم
-عااایش جیمین ... هوسوک بهم یه سایت اسپانسر داد رفتم نفر اول سایتو رزرو کردم بعد اومد سکس کردیم تهش شک کردم بهش خیلی شبیهش بود خواب بود عکسای کوکی رو اوردم کنار صورتش خودش بود ... تتوهاش خودش بود ... پیرسینگ گوشش همون دیروزیه بود ... عاح لعنت بهش جیمین من kooki رو کرددددددممممممم ! به فاکش دادم ....
دهن جیمین لحظه به لحظه از تعجب بازتر میشد و دهنشو با دستش پوشونده بود ...
+فاک تهیونگ ....
-براش نوت گذاشتم که بهم پیام بده
+بابا یارو اسپانسره کلا زندگیش سکسه بعد میاد به تو پیام بده اخه ...
-نداد دوباره رزروش میکنم ... انقد میرم و میام تا نتونه بجز من با هیچ کس سکس کنه ... مخشو میزنم حالا ببین !
+فقط ته مراقب باش عکسی چیزی درنیاد میدونی که خودت !
-حواسم هست ... تو چه خبر ؟
+هیچی فردا یه جلسه دارم عصر ....تو فردا بیکاری بمون استراحت کن بعد یک قرررن از کمرت کار کشیدی ....
-عااایش خیلی خوب بود لعنتیییی!~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
با باریکه ی نوری که روی صورتم میتابید چشمامو باز کردم ...
رو تخت تنها بودم احتمالا زودتر رفته بود ...
بیدار شدم و بدنمو کش و قوس دادم گوشیمو چک کردم ببینم خبری هست یا نه !
فقط واریزی های اونلیفنز بود !
من از لایوهام و اکانتم پول خوبی در میاوردم در کنارش اجبارا اسپانسر هم بودم که دلیلش خیلی ماجراها داره و به گذشته ی تاریکم برمیگرده !
YOU ARE READING
لایو ویدیو | ویکوک
Romance(تکمیل شده) یادم افتاد امشب لایو داره ... در هفته چند روز لایو داشت در حقیقت پورن لایو بود ... چهره اش رو نمیدیدم اما تنها راهِ رهاییم از دنیای بیرون اتاق تاریک و لایو های اون بود ... اسم فیکشن: لایو ویدیو ژانر: عاشقانه - اسمات - کمدی - روزمره...