•Twenty-Two•

1.1K 202 24
                                    


لیام مالیک- پین عزیز ؛

سلام ، عشق من . فقط چند هفته مونده تا مایه‌‌ی شادیمون پیشمون بیاد آره ؟

لحظه شماری میکنم .

شاید فک کنی من واسه به دنیا اومدن لویی بیشتر هیجان‌زده بودم . ولی اون قبل از این بود که بهت آسیب بزنم ، و من احساس نمیکردم پشیمونی داره ذره‌ذره جمجمه‌مو میخوره ، و ما خوشحال بودیم .

این کلمه به نظر ناآشنا نمیاد ؟ مطمئنم به نظر تو میاد .

این نامه رو برای دلایل دیگه‌ای مینویسم . بله ، این هنوز درباره‌‌ی اینه که چقدر عاشقتم ، ولی در مقابل یه موضوع خیلی ناراحت‌کننده‌تر هست .

درباره‌ی هریه .

لیام ، عشق من ، ستاره‌ی درخشان من  ، لطفاً ، لطفاً هری رو دور کن . اون از من بیزاره . لیام ، اون از ذره‌ذره وجود من متنفره ‌.

اون فکر میکنه اون و نایل به خاطر من دارن بچه‌دار میشن . و بله اون قسمتش درسته . ولی من کسی نبودم که با اون بلوند عوضی سکس کرد - صب کن ، بیخیال . من اینکارو کردم . واو . حتی مغزم داره علیه من عمل میکنه . متاسفم .

لیام ، اون داروهامو قایم میکنه، قایمشون میکنه چون میخواد من بمیرم . و اون پسر خوبیه و یکی از نزدیکترین رفقام بود ولی تمام این استرس و عصبانیت داره بهش غلبه میکنه .

من خودم تنهایی روبراه میشم لیام . بهت اطمینان میدم . لطفاً دورش کن . تو تنها دلیلی هستی که با من تو این جهنم‌دره میمونه ‌.

روان پزشکم میگه بهترین کار اینکه که من هرکاری میکنم رو تموم کنم . باید از آسیب‌زدن به خودم دست بردارم و دیگه سعی نکنم خودمو بکشم اگه میخوام هرکاری که با تو کردم رو جبران کنم و فاک لیام ، من تو یه دوراهی گیر کردم چون نمیتونم بین سعی کردن برای به‌دست آوردن بخشش تو یا تسلیم کردن خودم به شیطان انتخاب کنم .

صادقانه بگم ، حتی من از همه‌چیزایی که داره اتفاق میوفته خسته شدم . من خیلی زیاد میخوام تو برگردی لیام ، و دارم تمام تلاشمو میکنم کاری کنم تو منو ببخشی و این احمقانه و ناامیدانه‌ست چون من نمیتونم خودمو ببخشم .

من عاشقتم ، تو خط زندگی منی و من به این زودیا از ما دست نمیکشم .

Love,
Cheater.

------------

" هرولد "

لیام پشت تلفن آه کشید ، انگشتاش محکم نامه‌ی زین رو چسبیده بودن .

" حالا میتونی تنهاش بذاری . میگه خودش تنهایی روبراه میشه "

اون آه هری رو از اون طرف خط شنید ، و میتونست تصور کنه که با کلافگی یه دستشو تو موهاش میکشه .

Love, Cheater. >> Ziam {Persian Translation}Where stories live. Discover now