part 104

70 5 0
                                    

‏زن نوک انگشتهای پای راست را کشید روی ماهیچه‌ی پشت پای چپ، کتاب را بست، سرش را گذاشت روی تشک تخت، چشمها را بسا، خیال کرد ... مرد کف دست را می‌کشید پشت پای زن، آرام کف دست را کشید بالاتر، روی رانهای زن ... زن خیال کرد، لبها را توی هم‌ جمع کرد.

pretty sentence of different booksWhere stories live. Discover now