6

2.6K 279 250
                                    

~  جونگکوک ~

آآییییششش خیلی خجالت اور بود که اونجوری خوردم زمین . نقشم به هم خورد

!!اون حتی بهم چسب زخمم داد :/ ولی بعدش گذاشت رفت :/ گستاخ

!!نباید مثل تو این فیلما کمکم میکرد که چسب زخمو بزنم ؟ 

اونم چای حباب دار نارگیلی دوست داره ؟ وقتی داشت اونو میخورد یه لبخند بزرگم رو صورتش چسبیده بود

!آآآییششش اصن من چرا دارم بهش فکر میکنم ؟؟

" بونا :" اووووپـــــاااااا !! چای حبابدار من کو؟

" هه هه فراموش کردم برات بگیرم ، دفعه بعد برات میخرم . باشه؟ "

" -.- بونا :" بهتره فراموش نکنی

" تکالیفتو تموم کردی ؟ "

بونا :" آره ، همین الان تموم شد . ولی اوپا چرا داشتی به 

" O.o دیوار لبخند میزدی؟ دیوارو دوست داری؟

من ؟ دیوار ؟  نه نه نه . ما از اون رابطه ها با هم نداریم "

" ما فقط با هم دوستیم . مگه نه دیوار ؟

تظاهر کردم که دارم با دیوار حرف میزنم

" دیدی ؟ دیوارم گفت ما فقط با هم دوستیم "

بونا سرشو تکون داد و گفت

" -.- بهتره فقط با هم دوست باشین " 

" میخوای بخوابی ؟ یا میخوای همینطوری اینجا وایسی؟ "

اخماشو کشید تو هم و لباشو آویزون کرد و رفت

روز بعد

کلاس ، مدرسه

این دختره ایون می کجاس ؟ حالا که نیست نمیتونم اذیتش کنم 

 احتمالا بخاطر حرفایی که بهش زدم رفته ناپدید شه . هاها چه احمقی

از ساعت شروع کلاس گذشته بود ولی معلم هنوز نیومده بود و بچه ها کلاس و گذاشته بودن رو سرشون

کریستال از جاش بلند شد و اومد سمتم

"  جونگکوک "

" سلام ؟ "

خب ... اممم ... من توی تکالیفم به کمک نیاز دارم . میشه تو ... میشه بعد مدرسه" 

Falling For The Jerk _JJK ( Translation Ver )Where stories live. Discover now