تهیونگ پسر جوانی است که قصد دارد با جئونجونگ کوک ازدواج کند. البته ازدواج آنها عشق
چندانی را از سوی خانواده جونگ کوک به همراه
ندارد. چرا؟ چون آنها معتقد هستند که تهیونگ در
حد و اندازه جایگاه اجتماعی شان نیست و به
همین دلیل در مراسم ازدواج با حداقل مهربانی از
تهیونگ پذیرایی می کنند. در نیمه شب مراسم
ازدواج، تهیونگ متوجه می شود که خانواده جونگ
کوک رسم عجیبی دارند. چه رسمی؟ اینکه هر وقت
فردی به عنوان عضوی جدید به خانواده اضافه می
شود، باید کارتی را بصورت اتفاقی بردارد که می
تواند شامل بازیهای مختلفی از جمله یک شطرنج
ساده یا یک قایم باشک مرگبار باشد که قرعه
تهیونگ به نام " قایم باشک " می افتد. بازی قایم
باشکی که فرد در صورت یافته شدن به بدترین
شکل ممکن کشته خواهد شد و...
***************
اینم از خلاصش.
بخونیدش و اگر که خوشتون اومد ووت و کامنت بدید تا ادامه بدم.و اینکه این چند شاتی بر اساس فیلم Ready or not هست. با تغییراتی جزئی.
لاو یو💖💖
![](https://img.wattpad.com/cover/221882883-288-k607749.jpg)
YOU ARE READING
Ready or not
Fanfiction+ تو میدونستی و بهم نگفتی _ اگه می گفتم ولم میکردی .................................. + بهم گفتی بودی که خانوادت عجیب و غریبن. اما نگفته بودی که اونا قاتلن کاپل :کوکوی ژانر:عاشقانه ،اکشن ، انگست