2.کلاب

933 166 31
                                    

اونا دوتا مرد بودن که مشخصا کاپل بودن یکیشون موهای نسبتا بلند و پوست شیری رنگ داشت
و دست هاش پر از تتو بود و یه لباس ابیه نازک پوشیده بود

باید بگم دوست پسرش حق داشت اونو برای انتخاب لباس دعوا کنه چون اون لباس اون رو زیادی جذاب کرده بود و بدنشو نمایش میداد

اون یکی پسر یه تیشرت سفیدپوشیده بود و موهای کوتاه و ته ریش داشت از روی کنجکاوی به مکالمشون گوش کردم

"میشه بس کنی هانی این فقط یه لباسه سادست"

"بیخیال کل تنت از زیر این لباس معلومه چشم همه مردا و زنا به توعه"

"مطمعا باش اینجا یه گی کلاب نیست که مردای هیز داشته باشه و خب زنای حسود هم که زیادن"

اون با عشوه خاصی لب زد و موهاشو زد کنار گوشش خب حق هم داشت اگه منم زن بودم به اون
موهای جذاب حسودیم میشد

بلاخره اون تونست پسر عصبی رو رام کنه و جفتشون مشغول خوردن نوشیدنی شدن

"بفرمایید جناب" نگاهمو ازشون گرفتم و به بارمن نگاه کردم نوشیدنی هارو برداشتم و به سمت النور
رفتم

"اینم یه تکیلا برا یه خانم زیبا"

النورخودشو تو بغلم جا کرد و مشغول خوردن نوشیدنی شد به سن رقص نگاه میکردم که همه روش ایستاده بودن و مشغول تکون دادن بدناشون بودن همونطور که ازمارتینیم میخوردم

امیدواربودم بعد از یکسال از امشب به بعد رابطمون یکم تغییر کنه و بهتر شه

"لویی میشه برام یه لیموناد بگیری؟"

""ولی من که همین الا....باش عزیزم"

"من میرم دستشویی ارایشمو تمدید کنم میام" اهی کشیدم و سرمو تکون دادم اون کی میخواد قبول کنه بدون ارایش هم خوبه و نیاز نیست هر نیم ساعت یکبار بره دستشویی
رفتم سمت بار"یه لیموناد لطفا"

"یکم طول میکشه جناب"

"مشکلی نیست " مطمعا بودم هرچقدر هم که طول بکشه به پای النور نمیرسه

~~~~~~~~~~~~
خب اینم از پارته دوم
این داستان کوتاهه و یجور شورت استوریه پس زود تموم میشه برای همین پارت ها کوتاهه
خب نظرتون راجع به هری و میچ چیه؟

A dancer in my heart [L.S]Where stories live. Discover now