Drunk

187 42 22
                                    


این آهنگ كامال رک و روراسته. به خصوص این جمله ها
'حاال، نمیتونم واضح ببینم / مستم، درسته / وقتی كه پیش توئم / هذیون میگم و احساس گیجی می كنم / از یه دنیای دیگه میام / وقتی با توئم ... '
ایده ی این آهنگ زمانی به ذهنم رسید كه داشتم با هانیدس كار می كردم، و یكیشون برام تعریف كرد كه اخیرا توی یه فستیول موسیقی بوده كه همه توش از خود بی خود بودن!
می خواستم اون جو رو راحت تر در دسترس قرار بدم، و Drunk ساخته شد. كه تعریف میكنه چه اتفاقی میفته وقتی كه میری بیرون.

 كه تعریف میكنه چه اتفاقی میفته وقتی كه میری بیرون

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

(بوتش چشامو بدجور گرفته :/ )

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

(بوتش چشامو بدجور گرفته :/ )

بعد از این كه كارم رو با مایك و انت تموم كردم، با 'تهیه كننده مرموز' XYZ شروع به كار كردم

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


بعد از این كه كارم رو با مایك و انت تموم كردم، با 'تهیه كننده مرموز' XYZ شروع به كار كردم. البته اون برای من مرموز نبود. من یكی از پسرا، به اسم الكس رو مدت ها بود كه میشناختم. الكس یكی از دستیارهای اداری ما توی وان دایرشكن بود. زمانی كه توی تور بودیم اون آهنگامون رو ضبط می كرد. توی تور بودن همیشه زمان سختی بود، چون اجراهای  زیادی توی یه مدت كوتاه داشتیم و وقتی برای چندین ماه توی استودیو بودن و ضبط كردن آلبوم نبود. الكس به اتاق هامون میومد كه باهم روی ووكال هامون كار كنیم. اون همه جا باهامون اومد. آمریكای جنوبی، آسیا... توی اتاق های هتلمون استودیو های كوچیك درست میكردیم. الكس آدم جالبیه، خیلی خوب بود كه دوباره دیدمش و دوباره شروع كردیم به آهنگ ضبط كردن!

ما یه فضایی رو توی خونم به استودیو تبدیل كردیم ، زیادی بزرگ نبود ولی واسه من خیلی خوب بود كه یه جایی رو توی خونم داشته باشم كه بتونم كار كنم. من اونجا یه یه میكروفون بعلاوه گیتار گیبسون داشتم. و الكس ضبط هاشو توی یه اتاق بزرگ كه شبیه دفتر بود(فقط یه لپتاب و یكم تجهیزات وجود داشت) ، وسط یه عالمه توپ پینت بال و كاغذ باطله كه اطراف پخش بودن انجام میداد. اون همه ی قطعه های قشنگشو روی كیبورد كار میكرد. یكی از اونا تقریبا مثل آهنگای دهه هفتاد بود و منم روش قفل كرده بودم. یه بار كه ما كار كردن با این آهنگو تموم كردیم و الكس بعد از جلسه رفت خونشون ، من با اون ملودی وقتمو گذروندم. میتونستم بگم اون واقعا برای شروع شكل گیری عالی بود و من فهمیدم كه الان كار كردن توی استودیو رو بیشتر از همیشه دوست دارم. من قطعا توی یه محیط دارای جو صمیمی با خدمتكارای كمتر ، بهتر میتونم كار كنم. محاصره شدن توسط یك نفر یا جمعیت زیاد هیچوقت مورد عالقه ی من نبوده. پس یكی یكی كار كردن با XYZ یا دونفر مثل مایك و انت ، طبیعی تره. استودیو برای من یه مكان امن شده. من آزاد بودم كسی باشم كه میخواستم باشم. و من توی ال ای بودم ، نسبت به جاهای دیگه بهتره.

******************************
نظری سخنی؟ -_-

{ 𝒁𝑨𝒀𝑵 𝑩𝑶𝑶𝑲 }Where stories live. Discover now