یادداشت بیستم

600 174 66
                                    


جین عزیز،

لازم (Needed)

آره. این عجیبه که تو رو اینطوری توصیف کردم.

این معنی رو میده که تو برای کامل کردن زندگی من لازمی.

من از وقتی که دبیرستان شروع شده دوستت دارم.

من این دو سال رو اینطوری گذروندم تا شجاعت لازم رو برای ارتباط با تو جمع کنم.

در آخر، من از این روش بزدلانه استفاده کردم.

ببخشید.

سرنخ دهم، من کسیم که خیلی دوستت داره. ببخشید که خیلی مسخره‌اس. این واقعا تمام چیزیه که بهش فکر میکنم.

تو حالا سرنخ‌هایی رو داری که بشناسی من کیم. فقط هنوز متوجه‌اش نشدی.

نه فقط اون سرنخ‌هایی که میگه کی هستم.

در واقع اونا اولین کلماتین که اول هر نامه نوشتم.

اونا همشون تعریفن. همشون برای تو هستن. برای اینکه اونا تو هستی توی چشمای من.

حالا، همه‌ی یادداشت‌ها رو از یادداشت یازدهم کنار هم بذار.

اولین حرف هر اولین کلمه رو کنار هم بذار.

حالا، من رو توی کافه‌ی کافئین مین، ساعت چهار و نیم بعد از ظهر ببین.

حالا زمانشه که من همه‌ی شجاعتی که روزها ساختم رو به کار بندازم و رو در رو ببینمت.

میبینمت عشقم. :)

-R

.

.

.

پارت آخرم آپ کنم؟ :)))

Notes From R |NamJin FanFic|Persian Translation|Completed|Where stories live. Discover now