kookv stars [ Completed ]
ستاره ها زوج ها: کوکوی . یونمین ژانر: اسمات _ هپی اند _ رومنس _ گی _ امپرگ داستان راجب دو تا پورن استاره اکثرش اسماته
ستاره ها زوج ها: کوکوی . یونمین ژانر: اسمات _ هپی اند _ رومنس _ گی _ امپرگ داستان راجب دو تا پورن استاره اکثرش اسماته
𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘝 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘊𝘰𝘮𝘦𝘥𝘺, 𝘚𝘱𝘰𝘳𝘵𝘺, 𝘈𝘯𝘨𝘴𝘵, 𝘚𝘮𝘶𝘵 از - حرفهای گندهتر از دهنت میزنی بچه! به - یک بار برای همیشه میگم و بهتره خوب توی گوشت فرو کنی تهیونگ! تا زمانی که جزئی از وجود منی حق اینکه به جایی که بهش متعلقی برنگردی رو نداری! هیچ اهمیت فاکیای نمیدم، قهری،...
Ice Cream Shop مغازه بستنی فروشی ᯾᯾᯾ 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝒐𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒆𝒓𝒔 , 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 , 𝒔𝒎𝒖𝒕 , 𝒎𝒑𝒓𝒆𝒈 تهیونگ امگایی که صاحب یه مغازه بستنی فروشیه... جئون جونگکوک الفایی که پدر مجرده..! طی اتفاقی اونا همدیگه رو تو اون مغازه میبینن و چی میشه هان...
[متوقف شده] جونگکوک و تهیونگ یه کاپل معروفن ، یه چنل یوتیوب به اسم TJ family دارن که توش همدیگه رو پرنک میکنن و ویدیو کاپلی اپلود میکنن... کامنت کنین "تیم جی کی" یا "تیم ته" Couple: Kookv Genre: youtube, intsagram
[کامل شده] 🤎هر دو عاشق بودند اما دور از هم، هر دو برای هم زندگی میکردند، اما بی هم. قلبهایشان به هم گره خورده بود و گویا هیچ چیز توان باز کردن این گره را نداشت اما توان دور کردنشان از هم را چرا. بعد از رفتنش تنها کسی که برایش مانده فرزند کوچکش بود اما حتی فرزندش هم آینهای بود از او. به بودن بی هم عادت کرده بودند،...
تهیونگ یقه لباس کوک گرفت به خودش نزدیک کرد و گفت با من بخواب سرآشپز هات. خودمو به دستت میسپورم کاپل : کوکوی. سپمین. چهسو ژانره : هورنی . اسمات. رومنس . کمی کمدی
سون سام کاپل فرعی: جنلیسا چی میشه که کیم تهیونگ ما اشتباهی عکس لخت خودشو برای گروه هورنی بنگتن تهیونگ باتم بقیه. اعضا تاپ شتتتتتت من الان تو شرکت خودم شق کردم گایز این فیک سون سام هست اگه دوست ندارید نخونید با تشکر 🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡😁
فیک بازی شروع شد کاپل اصلی: kookv/vkook کاپل فرعی: sope ژانر: عاشقانه، فلاف، تخیلی، فانتزی.
وقتی که دوباره دیدمت... تو همون نگاه اول شناختمت... تو رو نمیدونم اما من سیزده سال تمام به فکرت بودم
جونگ کوک یه خواننده سولو موفق با کلی طرفداره و کل زندگیش توی علایقش یعنی خوندن و رقصیدن خلاصه میشه. یه شب توی کافه اتفاقی یکی از همین طرفدارا ، یه پسر کیوت و خوشگل رو با سوییشرت خودش میبینه و تصمیم میگیره بهش شماره بده au/text/comedy ×من نیازی به نقد بی رحمانتون ندارم، هر جا احساس کردید از بوک راضی نیستید بوک خارج شید×
▪︎ شبیه آدم برفی ها بودم که چند نفری اومدن و ساختنش، باهاش بازی کردن و رفتن، من همونطور سر جای خودم موندم و آدمهای بعدی اومدن؛ دوستم داشتن، بغلم میکردن و برام اسم گذاشتن ولی طولی نکشید که اونا هم رفتن. یکیشون که اومد موقع بازی باهام دست چوبیمو شکست. یه مقدار از برف های بدنم رو موقع بغل کردنم کند و می خواست من رو ببره...