**من فقط یه قاتل زنجیره ایم که فراریه،چه چیزی در موردش انقدر بده...کشتن منو خوشحال میکنه**
*پس تو یه ادم بدی که گنا...*
**گناه؟...داری به من میگی گناهکار؟**
**من فقط یه قاتل زنجیره ایم که فراریه،چه چیزی در موردش انقدر بده...کشتن منو خوشحال میکنه**
*پس تو یه ادم بدی که گنا...*
**گناه؟...داری به من میگی گناهکار؟**
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود.
همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر...