کیونگسو تصمیم میگیره بالاخره برای تمیز کردن آپارتمانش که همه جاش رو گند برداشته با یه شرکت خدماتی تماس بگیره...منتظر بود تا یه خانوم میانسال تپلی و مهربون در خونه اش رو بزنه اما وقتی در رو باز کرد کیم جونگین جلوش ایستاده بود!
کیونگسو تصمیم میگیره بالاخره برای تمیز کردن آپارتمانش که همه جاش رو گند برداشته با یه شرکت خدماتی تماس بگیره...منتظر بود تا یه خانوم میانسال تپلی و مهربون در خونه اش رو بزنه اما وقتی در رو باز کرد کیم جونگین جلوش ایستاده بود!
پایان یافته•
~از اینکه فردا صبح رد انگشتای بلند و خوش تراش چانیولو مثه یه چوکر دور گردنش ببینه لذت میبرد... حتی گاهی چند دقیقه جلوی آینه می ایستاد و از نگاه کردن به چوکر جدیدش دوباره داغ میشد.
خلاصه...