❣ اتمام فصل یک همه چیز از اونجایی شروع میشه که امپراتور مین یونگی شبانه نامه ای به وزیر کیم میده ! ~~~~~~~~~~~~~~~ در دنیایی که همه ی انسان ها برای زیبایی حاضر به انجام هر کاری هستند؛ ویکتور از وجود زیبایی می ترسید! میترسید چون همه چیز ترسناک بود. اینکه قراره برای همخوابی با امپراتور خودش رو اماده کنه ترسناک بود! به دنیا اوردن جانشین امپراتور؟ مادر بودن؟! برای یک پسر فاجعه ست! ~~~~~~~~~~~~~~~ +این امکان نداره؛ من اجازه نمیدم پسرم معشوقه سلطنتی شه. -هی عزیزم، اینطور نیست که من از این خبر خوشحال باشم؛ این دستور شخص اعلاحضرت عه و اگه اجرا نشه دیگه نمیتونم زنده موندن ویکتور رو تضمین کنم! +پس فراریش بده! ~~~~~~~~~~~~~~~ 🎐ژانر: ازدواج اجباری، امپرگ، تاریخی، انگست، عاشقانه 💞کاپل: تهگی(Taegi) یونگی تاپ⬆️ 🛑فیکی که مینویسم کاملا با فیک های ازدواج اجباری هایی که خوندین فرق داره و داستانش تکراری نیست. 🛑 هشدار: طبق خلاصه ای که خوندین این فیک ژانر امپرگ داره پس اگر باهاش مشکل داریم نخونین💝 🛑این فیک به هیچ عنوان کلیشهای نیست❌ 🛑فصل یک فول✔ 🛑فصل دو در بوک دیگری درحال اپ✔ 🥇تهگی 🥇یونته 🥇دارک 🥇تاریخی 🥇انگست 🥇فلاف 🥇عاشقانه 🥇خشن 🥇امپرگ 🥇taegi 🥇dark 🥇historical 🥇yoontae 🥇angst 🥇fluff 🥇mpreg
24 parts