مهم نیست تو دنیا چقدر ادیت ها واقعی و خاص به نظر برسن، گاهی وقتا کشیدن چند خط شکسته، آدم هارو یاد خاطراتشون میندازه، من همونی هستم که هم اون ادیت های خاص رو درست کرده، هم اون خط های شکسته رو کشیده، اما در آخر خط های شکسته رو توی نمایشگاه گذاشته.. چون اون ها بیشتر از هرچیزی به خاطرات نزدیک بودن و برای پی بردن به معنی پشتشون نیاز به افراد خاصی بود با طرز فکر خاص! مهم نبود چه رنگ هایی با هم مخلوط میشن و اسم جدیدی رو به خودشون نسبت میدن، بوم نقاشی من با پرتاب رنگ ها درست میشد.
و در آخر مهم نبود چند نفر از کنارش رد شن و یا چند نفر پر اشتیاق باقی بمونن، مهم کسی بود که به نقطه ای خیره شد و ... همراه من رنگ هارو پرتاپ کرد، یه جایی بین رنگ ها چشم هاشو بست و خط های شکسته کشید... اون خط ها، گاهی مثل قلب میشدن و گاهی ماهی، گاهی وقت ها بادبادک بودن و گاهی خط چشم، گاهی موج دریا میشدن و گاهی قله ی کوه... اون بین بعضی ها هم بودن که تاج پادشاهی رو پیدا میکردن.
همه چیز بستگی به نگاه مردم داشت. میشد گاهی وقتا از تو سادگی، گره ها و پیچیدگی هارو پیدا کرد و گاهی از بین تمام پیچیدگی ها، میشد یه خط و یه جاده ی صاف رو گرفت و رفت...
- In the world inside me
- JoinedJune 23, 2020
Sign up to follow @Destiny_Kj
OR
If you already have an account,
By continuing, you agree to Wattpad's Terms of Service and Privacy Policy.
Destiny_Kj
Jun 14, 2023 10:47AM
یه وقتایی هم باید نوشتن رو کنار گذاشت و سریال زندگی رو تماشا کردView all Conversations
Stories by のεsイɨŋy
- 5 Published Stories
The Passenger
260
94
13
" من مسافری بی نام و نشون بودم و تو...
تو قرار بود چی بوده باشی؟ "
" دونستنش چیزی رو عوض میکنه...
#28 in paranormal
See all rankings
ℳy ムrイ Wσrℓ∂
601
460
28
The beauty of art is to show it to another
Let's create a new world with art and live differently together in...
#46 in pencilsketch
See all rankings
The Words Of The Moon (S2)
27
1
3
- What if I told you that you were half of my existence?
+ You are half of my existence and I'm just a non-ex...
#481 in moonlight
See all rankings