Terry19_

"صدای سکوت"
          جئون جونگ کوک پسری از سطح یه خانواده معمولی که پدرمادرش به خاطر نجات جونش توی آتش سوزی اون رو رها میکنن و در همین بین پسر دیگه ای که سال ها قبل پدرش توی حادثه تصادف مُرده بود و مادرشم کره نبود  و اونم خیلی تنها شده بود پس به خاطر اینکه حواسش رو پرت کنه سرش رو با هرزه های بار یا برده ها گرم میکرده.. 
          شب آتش سوزی جئون جونگ کوک به کیم تهیونگ فروخته میشه و چی میشه اگه کیم تهیونگ ارباب خشنی که سادیسم داره ارباب اون بشه...
          https://www.wattpad.com/story/264889435?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=kimia1631388&wp_originator=j8%2B0UNJVD9VGcIIM4ENZz4Hrb5wuxN2qxzB3GKTuYY95YxVH0WODRDnq8TRkEQIE0lYqzdI1EufUwxofIh%2Bpax%2BqNPCYaGJzhB%2BG%2BOuFKzYxHxBnptPYW8VVTsSACdUU

maryafanfiction