daydreamrosy

ببینید کی بعد از غیبت صغری، بالاخره کامبک داده؟
          	
          	
          	برید پارتی این هل رو بخونید لاولیا❤️❤️❤️❤️❤️

Nabi14252

کهیون با ذوق یه لبخند خرگوشی میزنه 
          چانیول میزنم زیر چونه اش میگه :
          +هیچوقت دیگه اینجوری نخند شاید دلت نخواد وقت و بی وقت لنگ بزنی.
          
          ______________________________________________
          
          -‏ذات آدما هیچوقت عوض نمیشه، اینقدر زور نزن ازش اونیو بسازی که خودت میخوای. هم نادرسته هم تلاشت بیهوده‌س.
          
          I think you'd like this story: "Gazelle" by Nabi14252 on Wattpad https://www.wattpad.com/story/368217751?utm_source=android&utm_medium=mobi.mmdt.ottplus&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Nabi14252
          خوشحال میشم نگاهی بندازید :))

busantownroad

زندگی تقریبا هیچوقت با هیچکس اونقدر خوب رفتار نمیکنه که بذاره مو به مو از برنامه ریزی های مغزش رو پیاده کنه و جونگکوک هم از این قاعده مستثنی نبود. 
          اون برای دفاع از خودش و خودخواهی که به عنوان معشوقش میشناخت، مرتکب خطایی شد که به نظر میرسید کل آینده ی تقریبا روشنش به سیاهی کشیده شده. 
          
          برشی از متن : 
           «من فکر نمیکردم قاتل شدن همچین حسی داشته باشه.»
          تهیونگ چیزی نگفت. چی میتونست بگه؟ احتمالا باید دلداریش میداد و برای درد و عذابی که الان میکشید دوا میشد، اما حتی در گوشه های تاریک ذهنش هم هیچوقت تصور این رو هم نمیکرد که ببینه دست های جونگکوک به خون آلوده شده، برای همین سکوتش رو میشد به عنوان شوکه شدن توجیه کرد. 
          
          «فکر میکردم حسی که بعد از کشتن آدم ها به سراغ قاتل میاد، چیزی مثل خلا یا رهایی باشه، چون از شر کثافتی که موجب اذیتش بوده خلاص شده.»
          
          https://www.wattpad.com/story/353333991?utm_source=ios&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details&wp_uname=busantownroad&wp_originator=uJZIDY0exJcFPrLDv2uJgFhR9lK%2F9jMTFdkYYxuS2K1%2Fw5bd6YaTJF3HknS6xjynbV0j3dTqdDwIj3Q8RIvSJ1QZxxpGLjqPz7FiU%2B%2BJ%2F4X0piguDhP9GoErn6DQZGGe

park_michax

سلاممم امیدوارم ناراحت نشی بدون اجازه اومدم مسیج بوردت^-^
          این بوکم نیاز به حمایت داره
          خوشحال میشم یه نگاه بهش بندازی و به ریدینگ لیستت اضافه کنی✨
          https://www.wattpad.com/story/330631459?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Min_seulgix&wp_originator=7TrRVQimjJmYorRNGDxyJRbwWccEP7Mq2ysPGCqlAJpnccwoeIiccqhdF%2FUJOQs5o1uXAhvf3%2FtgI1v8MHwofNdny0nLz%2FP6C20NugFt65MdktXh7rtu1Oq1l%2BdvRHBw
          

lonelyheraa

من دانسته جرم عشق تورا به دوش کشیدم .ای سنگین ترین گناه من ] 
          در دنیای من عشقو احساسات پوچ انسان ها راه نداره اینجا ما یاد گرفتیم هر نوع احساسی بیماری محسوب میشه بیماری خطرناکی که سالانه انسان های زیادی رو از بین برده . در دنیای من عشق بزرگترین جرم بشریته جرمی که حکمش گرفتن نفس انسان هاست. 
          به دنیای من خوش امدید  https://www.wattpad.com/story/253386617?utm_source=android&utm_medium=com.whatsapp&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=louhhstylinson&wp_originator=aAr4dgd0GExcu35vrcm9czyoWHjjs4WF0kuq5JWml8gcNgYE8WsUca6tOQU24I0jlHGXQ0hEZMGh53h%2BiJu5Dmh76%2Fhu%2Fm7iKYhci2A2Tc1b5rG0UQdxIyK8XSVxYnKd

Icy_Ros

telma_94

Saghar_Stories

خوشحال میشم با داستان ۸ تا دوستی که میخوان به یه جنگ مسخره و ۵۰۰ ساله پایان بدن همراه باشین 
          
          آرمان شهر و پاد آرمان شهر فقط دوتا اسمن که پادشاهان ۵۰۰ سال قبل تصمیم گرفتن روی سرزمین هاشون بزارن .
          با جنگ بین دو سرزمین دوستها از هم جدا شدن و بعضی دل ها صدها ساله که در حسرت عشق میتپه .....
          
          خلاصش یه جوریه که انگار انگسته و قراره اشکتونو در بیاره ولی برعکس کلی فلاف و کمدیه 
          
          
          
          
          
          
          https://www.wattpad.com/story/269744935?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=PCYsaqar&wp_originator=sqV3TOnQYRGkI0KF9cROJ0sUzX2VTOHUcctd8L%2F%2Fug%2Bf6n%2BIbIp4IVh2vzb8%2Bz0nbnRpD5WyQQFNzA6mgwf12xy2rm3bOdZawiFyfYi%2FWzuYj47OrbonVPlWq1ZAOg%2Fk