در یک چشم بهم زدن انگار هنوز ۴ سال پیشه
خاطرات جلوی چشمام رژه میرن و درنهایت به همون حس پوچی گذشته میرسم
راستشو بخواین هر از چند گاهی یواشکی به اینجا سر میزدم
کامنتا رو میخوندم و دلم قنج میرفت
انتظار این حجم از استقبال رو نداشتم
مخصوصا که در زمان خودم واتپد با وجود تمام تلاش هام حس ناکافی بودن بهم دست می داد
خیلی طول کشید تا شجاعت گذاشتن همین پیام رو پیدا کنم
با اینکه باید ساده ترین چیز می بود چون شما ها بهترین برای من بودین
حالا از دور همه چی قشنگ و پر از خاطرات شیرینه
روزی که در یکی از بدترین لحظات زندگیم اینجا رو ترک کردم بخشی از قلبمو جا گذاشتم
داستان های من بچه هام بودن و حالا در صفحه ای که حتی دیگه واردش نمیتونم بشم تا ابد به یادگار موندن
خوب یا بد،بچگانه و احمقانه،هر چیزی اسمش رو بذارید تجربه ای عمیق برای ذهن یک نوجوان سردرگم بوده
این دوران برای من گذشته
یک روزی برای هممون میگذره ولی من هیچوقت فراموشتون نمیکنم
ممنونم از لطف و مهربونی همیشگیتون به من و داستان هام
آرزو میکنم تک تکتون به اونچه قلبتون براش میتپه برسین
خدا پشت و پناهتون
VIO
به عنوان کسی که کیم فمیلی رو بالای چند بار خونده هربار من رو غافل گیر میکنه که انقدر تصویر یه خانواده رو خوب نشون دادی ...من با کیم فمیلی زندگی کردم و همونطور که کیم فمیلی ارزش داره نویسندش هم برام ارزش داره
امیدوارم هرجا هستی خوش باشی
@Resurectiondone
شادی قشنگ، دوست قدیمی من
نمیدونم من رو به خاطر داری یا نه، خودمم فقط یادم میاد که باهم دوست بودیم و یه سری جزئیات کوچیک، اما دیدن این پیام دلم رو گرم کرد. حس مشابهی باهات دارم و انگار حرف دلم رو زدی، غمگینه که نمیتونی برگردی به اکانتت اما امیدوارم روزگار خوبی رو بگذرونی:) حقیقتش خیلی خوشحال میشم اگه دوباره باهم حرف بزنیم... میدونم قراره یه دوستی جدید باشه چون زمان زیادی گذشته ولی تو یک بخش خیلی قش از گذشتهی من بودی.
حس فوقالعادهای که این پیام بهم داد رو فراموش نمیکنم.
موفق و از ته دل شاد باشی عزیزدلم:)