Nabi14252

به ماه خیره‌ شد و با لبخندی گوشه‌ی لبش زمزمه کرد .
          + نمی‌دونم صدام رو می‌شنوی یا نه . 
          گمون کنم این‌هم بخشی از دیوونه‌بازی هایِ خودمِ اما امتحانش ضرری نداره مگه نه؟! 
          دلم می‌خواد بهت زنگ بزنم . 
          دلم می‌خواد باهات صحبت کنم , حتی امتحانش هم کردم , هزاران بار برا‌ت نوشتم و بعد تمام کلماتم رو تکه تکه کردم . 
          دلم می‌خواد هر شب بهت شب‌بخیر بگم . 
          دلم می‌خواد برات خاطره بسازم . 
          دلم می‌خواد هرجارو که می‌بینی یادم بیوفتی اما نمی‌تونم . 
          تو رفتی ... تو تموم شدی ...تو تنهام گذاشتی ...
          دلم تو رو می‌خواد اما نمی‌شه . می‌دونی چی می‌گم؟!
          
          I think you'd like this story: "Boy A" by Nabi14252 on Wattpad https://www.wattpad.com/story/368763534?utm_source=android&utm_medium=mobi.mmdt.ottplus&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Nabi14252
          
          خوشحال میشم نگاهی بندازید :))

Elora567

گفتم اطراف قلمروی من پیدات نشه حالا که اومدی پس باید تاوانشم بدی!کی میخوای بفهمی که برای من ممنوعه ای ؟
          آره.... الهه براش ممنوعه بود اینو همه میدونستند ،همه میدونستند که الهه ی عشق و زیبایی برای اون شیطان رانده شده ممنوعه اس
          الهه لبخند فریبنده و زیبایی زد :نمیدونم شاید هیچوقت....
          ____
          های گایز:)
          با اجازه نویسنده ی خوشگلم 
          اینجا یک داستان از کوکوی داریم
          الهه و ابلیس...
          اگر به این ژانر علاقه داریدحتما سر بزنید❤
          https://www.wattpad.com/story/309609083?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=Elora567&wp_originator=i6zW%2Bbx%2B0SqSPgp0D0l2g3xsjrkWl8W8MZwAS1sro3iWkB39vNNRDo%2FVrqd0KlepEs8SaQMoDQonNCMkpblVCeyySbvyqT4TBezgSLsZwPr%2BXBySWr%2F71NGOGsetoqdz

Dejeeted

Callme_sweetbaby

shayllllin

mahi_writer83

@shayllllin باشه عزیزم 
Reply