tae-star7

سالهاست که مردن ستاره ها
          	یک نفر قبلا برام آهنگ سورنا میفرستاد مسخرش میکردم و میگفتم سلیقه نداره 
          	فقط شاید اگر اینجارو میبینی چون قبلن خیلی اهمیت میدادی معذرت میخوام 
          	میتونم بگم بچه بودم و درک حرفاش سخت بود و شاید هنوز هم هستم
          	ولی الان دیگه میدونم یک «بچه ی خستم»

tae-star7

سالهاست که مردن ستاره ها
          یک نفر قبلا برام آهنگ سورنا میفرستاد مسخرش میکردم و میگفتم سلیقه نداره 
          فقط شاید اگر اینجارو میبینی چون قبلن خیلی اهمیت میدادی معذرت میخوام 
          میتونم بگم بچه بودم و درک حرفاش سخت بود و شاید هنوز هم هستم
          ولی الان دیگه میدونم یک «بچه ی خستم»

tae-star7

سوفی معمولا از ریخت و قواره خود ناراضی بود. مرتب می شنید که چشم های زیبای بادامی دارد،ولی این را شاید، چون بینی اش زیادی کوچکی و دهانش کمی گشاد بود، مردم به او می گفتند
          گوش هایش هم خیلی نزدیک به چشمانش بود. ولی از همه بدتر موهاش صافش بود ،که کاریش نمی شد کرد..
          گاهی پدرش گیسو های او را نوازش می‌کرد و او رو « دختر مو طلایی»میخواند که نام قطعه ای موسیقی از کبود دبوسی (آهنگ ساز فرانسوی) بود
          اما خودش ناچار نبود با این موی صاف کدر سر کند. این روغنهای سر و کرم های مو نیز هیچکدام تاثیری در گیسوی سوفی نداشت.
          کاهی اوقات چنان خود را زشت می پنداشت که تصور می‌کرد شاید از ابتدا ناقص به دنیا آمده است
          مادرش بارها درباره زایمان سخت او مالیده بود ولی آیا قیافه انسان به تولدش ربط دارد؟
          عجیب نبود که نمی دانست کیست؟و بی انصافی نیست که انسان در قیافه خود دستی ندارد ؟ این قیافه را به او قالب کرده بودند.
          ادم می‌تواند دوستانش را خودش انتخاب کند اما انتخاب خودش دست خودش نیست ،، حتی بشر بودنش هم دست خودش نیست
          سوفی دوباره به داخل آیینه نگریست
          و پوزش امیز به خود گفت :« گمانم بهتر است بروم بالا و تکالیف زیست شناسی مدرسه ام را انجام بدهم»

tae-star7

دنیای سوفی اثری از یوستین گُردِر
Reply